• ورود
  • ثبت نام
  • العربية
  • English
  • youtube
  • twitter
  • facebook
  • عليٌّ اَوَّلُ النّاسِ اِيماناً : حضرت علي عليه‌السّلام اوّلين كسي است كه ايمان آورد.
خانه » مطالب » اهل بيت علیهم السلام » امام علی نقی علیه السلام » ارتباط شیعیان با امام هادى علیه السلام

ارتباط شیعیان با امام هادى علیه السلام

تاریخ انتشار: : ۱۳۹۰/۸/۲۱ ۲۰:۲۷1027 مرتبه خوانده شده
زندگى امامان شیعه هر چه به عصر غیبت نزدیك تر مى شد، با نظارت هاى شدید خلفاى عباسى همراه بوده است . در عین حال در همین دوره ها نهضت شیعه گسترش یافت .
امام هادى علیه السلام از طریق وكلاى خود با شیعیان ، كه در تمامى سرزمین هاى پهناور اسلامى آن روزگار پراكنده بودند، ارتباط داشت . این نوع ارتباط از زمان امام رضا علیه السلام شروع شده بود. وكلاى ائمه علاوه بر جمع آورى وجوهات درباره پاسخگویى به مسایل فقهى و عقیدتى شیعیان نیز مسولیت داشتند.

نبود تماس مستقیم بین امام علیه السلام و پیروانش ، نقش مذهبى ، سیاسى وكلا را افزایش مى داد. وكلاى امام معمولا از طریق افراد مورد اعتماد، كه براى حج یا براى زیارت قبر امام حسین علیه السلام به حجاز و عراق رفتند، با امام مكاتبه مى كردند و گاه و بیگاه برخى از این وكلا شناسایى مى شدند و از سوى دست گاه حكومت زندانى و مورد آزار و شكنجه قرار مى گرفتند.

گرچه در آن روزگار بیشتر شیعیان در عراق و به ویژه كوفه و حوالى آن به سر مى بردند، اما در همان زمان نقاطى از ایران نیز پایگاه شیعیان بوده است ، از جمله قم كه اعراب اشعرى در آن سكونت داشتند و همگى از شیعیان خاندان عصمت و طهارت بودند.

در زمان امام على النقى علیه السلام مركز تشیع در ایران ، قم بود و ارتباط تنگاتنگ و محكمى میان شیعیان این شهر با ائمه وجود داشته است ، به ویژه از محمّد بن داود قمى و محمّد طلحى یاد شده كه از شهر قم اموال و اخبارى به امام مى رسانده اند. یكى از اتهاماتى كه بارها علیه حضرت امام على النقى علیه السلام مطرح شد، همین بود كه اموالى از مردم قم به دست آن حضرت مى رسد و امام با این اموال درصدد جمع آورى سلاح براى قیام علیه حكومت عباسى است .

از شهرهاى دیگر ایران كه شیعیان در آن فعال بودند مى توان از كاشان ، نیشابور، گرگان و همدان و... نام برد.(1)


نامه ها

حضرت امام هادى علیه السلام براى سامان دهى وكلا هر از گاهى عزل و نصب هایى انجام مى دادند و در دستور العمل هاى خود به راهنمایى آنان مى پرداختند.

در این جا براى درك بهتر شرایط و نحوه ارتباط آن حضرت با وكلاى خود به نقل تعدادى از این نامه ها مى پردازیم :

آن حضرت در سال 232 قمرى طى نامه اى به على بن بلال وكیل محلى خود در بغداد نوشت :

"من ابوعلى را به جاى على بن حسین عبد ربه منصوب كردم . این مسولیت را بدان جهت به او واگذار كردم كه وى از صلاحیت لازم به اندازه كافى برخوردار است ، آن چنان كه هیچ كس بر او برترى ندارد. مى دانم كه تو بزرگ ناحیه خود هستى ، به همین دلیل خواستم طى نامه جداگانه اى تو را از این موضوع آگاه كنم . در عین حال لازم است از او پیروى كرده و وجوه جمع آورى شده را به وى بسپارى . پیروان دیگر ما را نیز به این كار سفارش كن و به آنان چنان آگاهى ده كه وى را یارى كنند تا بتواند وظایف خود را انجام دهد(2)".

امام هادى علیه السلام در نامه اى دیگر به وكلاى خود در بغداد، مداین و كوفه مى فرماید:

"اى ایوب بن نوح بر اساس این فرمان از برخورد با ابوعلى خوددارى كن ، هر دو موظفید در ناحیه خاص خویش به وظایفى كه بر عهده تان واگذار شده عمل كنید، در این صورت مى توانید وظایف خود را بدون نیاز به مشاوره با من انجام دهید. اى ایوب ! بر اساس این دستور هیچ چیز از مردم بغداد و مداین نپذیر و به هیچ كسى از آنان اجازه تماس با مرا نده . اگر كسى وجوهى را از خارج از حوزه مسولیت تو آورد، به او دستور بده به وكیل ناحیه خود بفرستد.

اى ابوعلى ! به تو نیز سفارش مى كنم كه آن چه را به ابوایوب دستور دادم عینا اجرا كنى".

هم چنین امام نامه اى توسط ابوعلى بن راشد به پیروان خود در بغداد، مداین ، عراق و اطراف آن فرستاد و طى آن نوشت :

"من ابوعلى بن راشد را به جاى على بن حسین بن عبدربه و وكلاى قبلى خود برگزیدم و اینك او نزد من به منزله على بن حسین بن عبدربه است . اختیارات وكلاى قبلى را نیز به ابوعلى بن راشد دادم تا وجوه مربوط به من را بگیرد و او را كه فردى شایسته و مناسب است ، براى پرداخت وجوه نزد او بروید. مبادا رابطه خود را با او تیره سازید، اندیشه مخالفت با او را از اذهان خود خارج سازید. به اطاعت خدا و پاك كردن اموالتان بشتابید، از ریختن خون یك دیگر خوددارى كنید، یك دیگر را در راه نیكوكارى و تقوا یارى دهید و پرهیزگار باشید تا خدا شما را مشمول رحمت خویش قرار دهد.

همگى به ریسمان خدا چنگ بزنید و نمیرید مگر آن كه مسلمان باشید. من فرمان بردارى از او را هم چون اطاعت از خودم لازم مى دانم و نافرمانى نسبت به او را نافرمانى در برابر خودم مى دانم ، پس بر همین شیوه باقى باشید كه خداوند به شما پاداش مى دهد و از فضل خود وضع شما را بهبود بخشد. او از آن چه در خزانه خود دارد، بخشنده و كریم و نسبت به بندگان خود سخاوت مند و رحیم است . ما و شما در پناه او هستیم .

این نامه را به خط خود نوشتم .

سپاس و ستایش بسیار، تنها شایسته خدا است (3)".

على بن جعفر یكى دیگر از نمایندگان حضرت امام هادى علیه السلام و اهل همینیا، از قریه هاى اطراف بغداد، بود. گزارش فعالیت هاى او به متوكل رسیده بود، متوكل او را بازداشت و زندانى كرد. او پس از گذراندن دوران طولانى زندان ، آزاد شد و به دستور آن حضرت ره سپار مكه شد و در آن شهر ماندگار شد(4).

به هر حال خشونت و شدت عمل متوكل ، منجر به بازداشت و دست گیرى شیعیان مى گردید و برخى از وكلاى امام به سبب همین خشونت ها، در بغداد، مداین و كوفه و سایر نقاط عراق زیر شكنجه درگذشتند و عده اى دیگر به زندان افتادند(5).

پی نوشت ها:

1- رجال كشى ، ص 608.

2- رجال كشى ، ص 513؛ تاریخ سیاسى غیبت امام دوازدهم ، ص 137.

3- رجال كشى ، ص 513 و 514؛ امامان شیعه و جنبشهاى مكتبى ، ص 323.

4- رجال كشى ، ص 607؛ اثبات الوصیة ، ص 233.

5- رجال كشى ، ص 603 و 607؛ تاریخ سیاسى غیبت امام دوازدهم علیه السلام ، ص 83، الغیبة ، ص ‍ 212.


منبع:

چهره هاى درخشان چهارده معصوم علیهم السلام

سید عبدالله حسینى دشتى

منبع سایت: تبیان
به روز شده: : ۱۳۹۱/۱۱/۱ ۲۰:۱۲
چاپ صفحه ارسال به دوستان
 
بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم
ارسال نظر
شرایط نظر*
همه‌ی نظرها نیاز به تایید مدیر سایت دارند
عنوان*
نام*
ایمیل*
وب سایت*
پیام*
کد تایید*
5 + 9 = ?  
نتیجه این عبارت را وارد کنید
حداکثر تعداد تلاش برای ارسال: 10 مرتبه