• ورود
  • ثبت نام
  • العربية
  • English
  • youtube
  • twitter
  • facebook
  • عليٌّ اَوَّلُ النّاسِ اِيماناً : حضرت علي عليه‌السّلام اوّلين كسي است كه ايمان آورد.
خانه » مطالب » مناسبت ها » من خشت آخر خانه نبوتم

من خشت آخر خانه نبوتم

تاریخ انتشار: : ۱۳۸۹/۴/۱۹ ۳:۰۰1265 مرتبه خوانده شده
انسان بر خلاف سایر جانداران، هم می تواند خود را به جلو ببرد و هم می تواند به عقب برگردد، هم قادر است به سوی چپ منحرف شود و هم به سوی راست؛ هم می تواند تند برود و هم کند و بالاخره هم می تواند بنده ای شاکر باشد و هم سرکشی کافر. از این رو دایما در میان نوسانات افراطی و تفریطی گرفتار است. لذا اجتماع بشری گاه آن چنان جامد و ساکن و اسیر عادات دست و پا گیر می شود که نیازمند به نیرویی است که زنجیرها را از او برگیرد و او را به حرکت آورد و گاه آن چنان هوس نوخواهی پیدا می کند که سنن و نوامیس خلقت را فراموش می کند. بدیهی است که تند روی یا کند روی یا انحراف به راست یا چپ هر کدام برنامه مخصوص به خود دارد. برای جامعه منحرف به راست، نیروی اصلاح کننده باید متمایل به چپ باشد و برعکس.
به همین خاطر است که دوای یک زمان و یک دوره و یک قوم، برای زمان دیگر و قوم دیگر، درد و بلای مزمن است. راز رسالت های مختلف نیز ریشه در همین موضوع دارد و احیانا گاهی به صورت ظاهر، متضاد جلوه می کند. بدیهی است که با همه تضادی که میان این گونه رسالت ها از نظر روش وجود دارد، از نظر هدف تضاد و اختلافی نیست،
هدف یکی است: بازگشت به تعادل و قرار گرفتن در جاده اصلی.

رسالت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) با همه رسالت های دیگر این تفاوت را دارد که از نوع قانون است نه برنامه؛ قانون اساسی بشریت است، مخصوص یک اجتماع تند رو یا کند رو یا راست رو یا چپ رو نیست. اسلام طرحی است کلی و جامع و همه جانبه و معتدل و متعادل که حاوی همه طرح های جزیی و کار آمد در تمامی موارد می باشد. قرآن کتابی است که روح همه تعلیمات موقت و محدود کتب دیگر آسمانی را که مبارزه با انواع انحراف ها و بازگشت به تعادل است در بر دارد. این است که قرآن خود را "مُهَیمن" و حافظ و نگهبان سایر کتب آسمانی می خواند: "ما این کتاب را به حق فرود آوردیم در حالی که کتب آسمانی پیشین را تایید و تصدیق می کند و حافظ و نگهبان آن هاست." 1

از این رو، آن گونه که از نصوص اسلامی بر می آید، همه پیامبران به حکم این که مقدمه ظهور نبوت کلی و ختمی و قانون اساسی یگانه الهی بوده اند، وظیفه داشته اند تا نوید اکمال و اتمام دین در دوره پیامبر خاتم را به امت های خود بدهند وخداوند از همه پیامبران چنین پیمانی را گرفته است. لذا امیرالمؤمنین (علیه السلام) در خطبه اول نهج البلاغه، بیان جالبی در این زمینه دارد:

اندیشه ختم نبوت بر این پایه است که اولا مایه دین درسرشت بشر نهاده شده است و سرشت همه انسان ها نیز یکی است. لذا سیر تکاملی بشر نیز یک سیر هدف دار و بر روی یک خط مشخص و مستقیم است. از این رو حقیقت دین که بیان کننده خواست های فطرت و راه نمای بشر به راه راست است یکی بیشتر نیست. ثانیا یک طرح به شرط فطری بودن، جامع بودن، کلی بودن و به شرط مصونیت از تحریف و تبدیل وبه شرط حسن تشخیص و تطبیق در مرحله اجرا، می تواند برای همیشه رهنمون و مفید و مادر طرح ها و برنامه ها و قوانین جزیی بی نهایت واقع گردد

"خداوند هرگز خلق را از وجود یک پیامبر یا کتاب آسمانی یا حجت کافی یا طریقه روشن خالی نگذاشته است، فرستادگانی که اندکی عدد آن ها و بسیاری عدد مخالفانشان، آن ها را از انجام وظیفه باز نداشته است. هر پیامبری به پیامبر پیشین خود قبلا معرفی شده است و آن پیامبر پیشین، او را به مردم معرفی کرده و بشارت داده است. به این ترتیب نسل ها پشت سر یکدیگر آمد و روزگاران گذشت تا خداوند محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را به موجب وعده ای که کرده بود، برای تکمیل دست گاه نبوت فرستاد در حالی که از همه پیامبران برای او پیمان گرفته بود. "

از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز جمله لطیفی در این زمینه وارد شده، که فرموده است: "ما در دنیا پس از همه پیامبران و امت ها آمده ایم، اما در آخرت در صف مقدم هستیم و دیگران پشت سر ما هستند." 2

در همین راستا، مرحوم ملا محسن فیض نیز از یکی از بزرگان این چنین نقل می کند: "مقصود و هدف در فطرت آدمیان، رسیدن به مقام قرب الهی است و این جز با راهنمایی پیامبران امکان پذیر نمی باشد. از این رو، نبوت جزء نظام هستی قرار می گیرد و البته مقصود و هدف، مرتبه اعلی و آخرین درجه نبوت است نه اولین درجه آن. نبوت طبق سنت الهی تدریجا کمال می یابد، هم چنان که یک عمارت تدریجا ساخته می شود و هم چنان که در ساختن عمارت، پایه ها و دیوارها هدف نیست، بلکه هدف صورت کامل خانه است، نبوت نیز چنین است، هدف نبوت صورت کامل آن است و در همین جاست که نبوت خاتمه می پذیرد و پایان می یابد. پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در حدیث معروف به همین معنی اشاره نمود؛ آن گاه که فرمود: «مثل نبوت، مثل خانه ای است که ساخته شده و جای یک خشت در آن باقی است، من جای آن خشت آخرینم، یا من گذارنده آن خشت آخرینم.»" 3

(برگرفته از کتاب "ختم نبوت"، نوشته استاد شهید مرتضی مطهری(با اندکی تغییرات))



تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان

پاورقی:

1- "و انزلنا الیک الکتاب بالحق مصدقا لما بین یدیه من الکتاب ومهیمنا علیه ..." (سوره مائده، آیه 48)

2- قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): "نحن الاخرون السابقون یوم القیامة" (تفسیر نورالثقلین، جلد 5، صفحه 292)

3- علم الیقین، صفحه 105
به روز شده: : ۱۳۹۱/۹/۱۸ ۲۲:۲۹
چاپ صفحه ارسال به دوستان
برچسب‌ها:  آخر  خانه  خشت 
 
بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم
ارسال نظر
شرایط نظر*
همه‌ی نظرها نیاز به تایید مدیر سایت دارند
عنوان*
نام*
ایمیل*
وب سایت*
پیام*
کد تایید*
4 + 6 = ?  
نتیجه این عبارت را وارد کنید
حداکثر تعداد تلاش برای ارسال: 10 مرتبه