• ورود
  • ثبت نام
  • العربية
  • English
  • youtube
  • twitter
  • facebook
  • عليٌّ اَوَّلُ النّاسِ اِيماناً : حضرت علي عليه‌السّلام اوّلين كسي است كه ايمان آورد.
خانه » مطالب » مقاله » مهر و بی مهری با علامه مجلسی

مهر و بی مهری با علامه مجلسی

تاریخ انتشار: : ۱۳۹۳/۶/۱ ۲۰:۳۹4938 مرتبه خوانده شده منتشر شده در شاخه: مقاله
بسم الله الرحمان الرحیم
صلی الله علیک یا ولیعصر ادرکنا

به جرات می توان گفت با هیچ شخصیتی در تاریخ به اندازه امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب علیهما السلام دشمنی نشده است و از سوی دیگر نسبت به هیچ شخصیتی در تاریخ بشر به اندازه ایشان محبت و عشق ابراز نشده است تا آنجا که کشتن انسانهای بیگناه به کینه و دشمنی آن حضرت و کشته شدن اشخاص به جرم انتساب و یا دوستی ایشان، یک امر عادی و روال طبیعی در گذر زمان بوده است.
آن کس که در عظمت شان او نویسندگان کتابها نوشتند و شارحان بیشترین شرح را بر کلامش و شاعران و سرایندگان بیش از دیگران درباره اش شعر سرودند و مادحان مدحش کردند، همان کسی است که سیصد سال در پهنه ممالک اسلامی بر منابر مورد ناسزا و دشنام قرار گرفت و اگر بر کسی به محبت و دوستی اش مظنون می شدند مجازاتش حبس یا اعدام بود.

تعجبی ندارد اگر این مهر و بی مهری به قاعده توارث شامل وابستگان آنجناب و شاید ریشه این دوستی و دشمنی ها با بستگان و وابستگان آنجناب در علاقه و تنفریست که مردمان نسبت به خود آن حضرت در نفس خود می یابند.
این وابستگان به درگاه آن آستان ، گاه نسل سادات از فرزندانش بوده اند و گاه ناشران فضائل و شیفتگان جمالش و گاهی فقها و علماء شیعه و همه ایشان در این امر یعنی "مهر و بی مهری" مشترک بوده اند.

اما علامه محمد باقر مجلسی رحمه الله علیه، ایشان یکی از مصادیق بارز در میان علماء شیعه است و براستی قابل انکار نیست هم اینکه در میان علماء متاخر نمیتوان ستاره ای به درخشندگی علامه محمد باقر مجلسی یافت و هم اینکه براستی با هیچ عالمی به اندازه ایشان دشمنی نشده است و این مقدار کم لطفی و این اندازه بی مهری نسبت به خود ایشان و یا آثار ایشان در حالی ابراز میگردد، که خدمات او به جهان تشیع براستی بی مانند بوده است.

می بایست بدانیم که روش دشمنی با علامه مجلسی نه ضرب شمشیر و بستن زنجیر که طریق آن زدن تهمت و بستن دروغ است و گرفتن او از مردم به تخریب شخصیت و مهجور شدنش در میان خلق است نه تبعید از وطن و حبس و زندان. آری حیات علماء به آثار آنهاست و علامه زنده است تا موسوعه ای چون بحارالانوار مرجعی برای تشنگان دانش علوی است.

بنابراین تعجبی ندارد اگر مظلومیت علامه و آثارش تا بدانجا کشیده شود که دشمنانش ، حکایتهایی دروغین درباره اش جعل کنند و متاسفانه برخی دوستان نقل.

و از آن جمله حکایتی موهن و غیر مستند با محتوایی عوام پسندانه است که پس از تحقیق فراوان هم باز معلوم نشد ساخته کیست؟ از کجا آمده؟ و توسط چه کسانی منتشر شده است؟

ماجرا این است که پای منبر خطیبی، حکایتی عجیب نقل گردید و شنونده ای را در واداشت تا درباره صحت آن تحقیق کند. و پس از تحقیق این مقاله را منتشر نماید.
و اما با وجود نقلهای متفاوت و با مضامین مختلف از حکایت مذکور که خود نشانه جعلی بودن آن است، چهار مورد معروف و متداول آن در ادامه آورده شده است:

1- نقل اول:
"در کتاب « روضات الجنات» نقل شده است که پدر علامه سیدمحمدباقر مجلسی به مادر او تأکید کرده بود از هیچ غذایی نخورد جز غذایی که خود او برایش فراهم می کند. مدتی گذشت و علامه مجلسی متولد شده و به سن حدود چهار سالگی رسید. در آن دوران، آب را داخل مشک هایی که با درشکه هایی حمل می شد به خانه ها برده و می فروختند. علامه مجلسی که کودک بود میخی را داخل یکی از این مشک ها می کند که باعث خالی شدن آب داخل مشک می شود. صاحب مشک آب، سراغ پدر او رفته و ماجرا را مطرح می کند. پدر هم که این خطا را از فرزندش می بیند، از همسرش سؤال می کند آیا در دوران بارداری یا شیردهی غذایی جز آنچه برایت فراهم کردم خورده ای؟

زن بعد از مرور خاطراتش می گوید روزی در حیاط خانه مشغول خیاطی بودم که متوجه اناری که از شاخه درخت همسایه به خانه افتاده بود شدم. سوزن را به داخل انار فرو کردم اما قبل از اینکه آب انار را بخورم یاد گفته شما افتادم و انار را کنار گذاشتم. پدر علامه مجلسی جواب داد آن سوزن امروز این میخ است و آن انار، این مشک آب است. همان طور که مادر آب انار را نخورد، پسرش هم از خوردن آب مشک خودداری کرد. این ماجرا نشان می دهد که بی دقتی در غذا خوردن، اثرات نامطلوب بسیاری در رفتار و کردار کودک دارد که طبیعی است در زیبایی ظاهری او هم مؤثر خواهد بود."

2- نقل دوم:
علامه مجلسی دوم بچّه کوچک 7 ساله ای بود دنبال بابایش آمد مسجد، هر روز می آمد مسجد، یک شبی نرفت و در صحن مسجد بازی می کرد یک سقّایی، مشک آبی داشت مشک آبش را گذاشت در صحن مسجد و رفت نماز، این بچۀ 7 ساله نمی دانم از کجا سوزن پیدا کرد و فرو کرد در مشک آب، آبها بنا کرد فوران کردن، خیلی بالا رفت، اینهم لذت می برد و بالأخره نماز تمام شد و آبهای مشک هم رفت بعد سقا آمد دید مشکش سوراخ شده گفت: کی این کار را کرد گفتند: آقازاده پسر علامه مجلسی.

این قضیه کم کم به مجلسی اول رسید مجلسی اول خیلی از این قضیه ناراحت شد، می گویند آمد خانه پیش خانمش به خانمش گفت که من آنچه مراعات کنم، مراعات کردم قبل از انعقاد نطفه، آنچه دستور بود عمل کردم، در وقت انعقاد نطفه، عمل کردم از نظر غذا مواظب بودم و این کاری که این بچه کرده است و این دسته گلی که این بچه به آب داده باید تقصیر تو باشد، فکر کن ببین چه کردی زن اتفاقاً می گویند بیادش آمد، گفت که بله تقصیر من است، من وقتی باردار بودم رفتم منزل همسایه با همسایه کار داشتم وقتی برگشتم، در خانه همسایه در دالان خانه یک درخت انار بود و من خیال کردم که این انار ترش است و چون باردار بودن تمایل به ترشی پیدا کردم لذا سوزنم را از زیر گلویم درآوردم و زدم به انار و انار را مکیدم و دیدم نه، انار شیرین است و انار را رها کردم و به صاحب منزل نگفتم، می گویند آن سوزنی که در حال حمل مادر علامه مجلسی فروکرد به میوه درخت همسایه و مکید، آن آب غصب اثر گذاشت روی بچه و بچه در سن 7 سالگی سوزن را فروکرد در مشک سقّا

3- نقل سوم:
در حالات مرحوم محمد باقر مجلسي هم نقل شده که در وقتي که مادرش بر او باردار بود، مرحوم مجلسي اول (محمد تقي) پدر او گفته بود، هر چه من در خانه مي‏آورم بايد بخوري، نه چيز ديگري، زيرا نمي‏خواهم غذاي مشتبهي بخوري، چون بر بچه موثر است، مرحوم مجلسي متولد شده، و بزرگ مي‏شود، تا نوجواني مي‏شود، روزي بر حسب بازي و شيطنت بچه گانه چيزي شبيه ميخ بزرگ يا جوالدوزي که به دست داشته در مشک يکي از آب کش ها فرو مي‏کند، و پا به فرار مي‏گذارد، خبر به پدر وي مي‏رسد و پس از اين که خسارت را مي‏پردازد، به مادر وي مي‏گويد از تو سوالي مي‏کنم بايد جواب صحيح بدهي مگر نگفتم از غير از آنچه من [صفحه 203] مي ‏آورم نخوري، گفت چنين نکردم، گفت خير اگر چنين کرده بودي، اين اتفاق نمي ‏افتاد خوب فکر کن چه خورده‏اي که روي اين بچه اثر گذاشته، و امروز چنين کرده است، پس از مدتي فکر، گفت يادم افتاد، روزي در حياط خانه خياطي مي‏کردم اناري از درخت همسايه به خانه ما افتاد و من با سوزن به درون آن فرو کرده و مقدار آبي از آن خورده بودم و چون به ياد حرف شما افتادم بقيه را نخوردم، مرحوم مجلسي گفت معما روشن شد، سوزن جوالدوز، و انار مشک شد!

4- نقل چهارم:
هنگامی که محمد باقر کوچک بود پدر قنداقه او را در کنار سجاده‌اش هنگام خواندن نماز شب قرار می‌داد تا از کودکی با زمزمه العفو انس بگیرد، این علامه بسیار به تربیت فرزند اهمیت می‌داد، علامه محمد تقی مجلسی امام جماعت مسجد امام اصفهان بود آن زمان لوله کشی نبود باید از چاه آب می‌کشیدند و برای استفاده داخل مشک می ریختند و می‌بردند.

یکبار سقاها آمدند و دیدند محمد باقر مجلسی کوچک یک سوزن گرفته و به مشک زده آب فواره می‌کرد و کودک می‌خندید، آمدند نزد علامه محمد تقی مجلسی و گفتند دسته گل آقازاده را ببینید، مرحوم محمد تقی با خود اندیشید که محمد باقری که من تربیت کردم نباید سوزن به مشک مردم بزند به نزد همسرش آمد و گفت در زمان بارداری لقمه حرام خوردید؟ گفت هر لقمه ای که خوردم شما آورده بودید؛ گفت دقت کنید لقمه شبهه خورده‌اید؟ گفت یکبار صندوقی از انارآوردید و گفتید دست به این انارها نزن باید به موقعش مصرف شود منم هوس انار کردم با خودم گفتم یک سوزن به انار بزنم و مزه انار را بمکم، در آن تصرفی نکرده‌ام من چند تا سوزن زدم به انار و مزه آن را چشیدم. علامه محمد تقی گفت: آن سوزن آن روز تبدیل شد به سوزن مشک آب امروز .

این حکایت در برخی کتابها و سایتها، متاسفانه بدون ذکر هیچ منبعی نقل شده است و تنها در یک مورد به نقل از کتاب "روضات الجنات " آورده شده است.

کتاب "روضات الجنات فی الاحوال العلماء و السادات" از کتب رجالی شیعه و نوشته سید محمدباقر خوانساری از علماء بنام است. پس از جستجوی کامل کتاب نه تنها هیچ اثری از این حکایت در آن مشاهده نشد بلکه محتوای کتاب و سیاق آن فضایی برای نقل اینگونه داستان های کودکانه و عامیانه باقی نمیگذارد. در واقع در این کتاب وزین، به توثیق و اجازات علماء از یکدیگر پرداخته شده است و از این نوع داستانها اثری مشاهده نمیگردد.

نقل این حکایت ساختگی بدون ارائه سند قابل اعتماد (بلکه قابل اعتنا) در موارد متعددی در فضای مجازی و یا منابر و مجالس مختلف از چند جهت قابل نقد است:

1- اگر غیبت یک مومن را گناهی بزرگ بدانیم، درباره عالم بزرگی چون علامه مجلسی و به نسبت عظمت شان ایشان گناهش به مراتب بیشتر و بزرگتر خواهد بود.

2- نقل این حکایت جعلی که بدون شک ساخته بدخواهان است، نه تنها غیبت است بلکه تهمت نیز هست و این موضوع ایجاب میکند برخی بازگو کنندگان که به غیر عمد آن را نقل نموده اند در راستای جبران آثار نقل آن تلاش کنند.
در انتهای این مقاله مناسب دیده شد، متن یک مصاحبه کوتاه از دانشمند شهیر حضرت آيت‌الله العظمي جعفر سبحاني که مرتبط با موضوع مذکور نیز هست ارائه گردد.

سوال: چرا مستشرقين و خاورشناسان در بين علما به علامه مجلسي بيشتر از همه حمله مي‌كنند؟

علامه: جواب اين است كه خاورشناسان پي برده‌اند كه علامه مجلسي با نوشتن بحارالانوار يعني دائره‌المعارف شيعه موجب احيا و ترويج مذهب تشيع در ايران شده و خصلت و طبيعت مذهب شيعه وجود روح پرخاشگري است و در پرتو پرخاشگري حفظ شخصيت است. حفظ استقلال و موجوديت است، حفظ مواهب و امانت‌هاي الهي است و البته معلوم است كه اين پرخاشگري و عصيان در برابر زور و استعمار غرب با طبيعت زورگو و استثمار غربيان سازگار نيست و به همين دليل غرب استعمارگر پيوسته در فكر حذف شخصيت‌ها و در هم كوبيدن شخصيت اجتماعي افراد برجسته‌اي نظير علامه مجلسي است، چون مجلسي بيش از ساير علما به مذهب تشيع خدمت كرده است و به همين دليل هم بيشتر از ساير علما مورد تهاجم چپاولگران غرب و نوكران داخلي آنها قرار گرفت، مجلسي علاوه بر داشتن تأليفاتي چون بحارالانوار و مرآه‌العقول كه به زبان عربي نگاشته است، براي آگاهي توده مردم مسلمان كتاب‌هايي به زبان فارسي نگاشت كه مورد استقبال عامه مردم قرار گرفت و كمتر خانه‌اي است كه از كتاب‌هاي حلية‌المتقين و جلاءالعيون و حياه‌القلوب و امثال آنها در آن اثر و نشانه‌اي نباشد.

سوال: علما و دانشمندان شيعه در باره مرحوم مجلسي چه قضاوتي داشته‌اند؟

علامه: تاكنون عالمي از علماي شيعه ديده نشده است كه نسبت به مرحوم علامه مجلسي كوچك‌ترين اسائه ادب يا بي‌حرمتي را روا بداند، بلكه همه علماي شيعه از او با تنظيم و تكريم ياد كرده‌اند، براي نمونه شيخ بحراني نويسنده كتاب الحدائق درباره مرحوم علامه مجلسي اين جمله‌ها را دارد و مي‌فرمايد: «لم يوجَد لَهُ في عصره و لا قبله و لا بعده، قرين». مي‌گويد براي مجلسي در زنده كردن شريعت پيامبر بزرگوار اسلام(ص) از طريق گفتار، كردار و تأليف كتاب‌ها، چه از طريق حكومت و امر به معروف و نهي از منكر و چه از طريق قلع و قمع مخالفان و معاندان همانندي چه در زمان خود او يا قبل و بعد از او پيدا نشد. اگر بخواهيم نظر و گفته‌هاي علما را در باره او بگوييم، سخن به درازا مي‌كشد.

مرحوم بحرالعلوم آن مرد عاليقدر جهان اسلام به عظمت مقام مجلسي معترف است و مي‌گويد، خاتم محدثان، ناشر علوم شريعت، عالم رباني، نور گسترده، خدمتگزار ائمه اطهار، مؤلف كتاب درياي انوار احاديث، مرحوم شيخ‌الاسلام علامه محمدباقر مجلسي بود، رضوان ‌الله ‌و رحمه‌ الله.

مصطفی قنبریان
30/5/93
چاپ صفحه ارسال به دوستان
برچسب‌ها:  روز  علامه  مجلسی  بزرگداشت 
 
بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم
ارسال نظر
شرایط نظر*
همه‌ی نظرها نیاز به تایید مدیر سایت دارند
عنوان*
نام*
ایمیل*
وب سایت*
پیام*
کد تایید*
5 - 4 = ?  
نتیجه این عبارت را وارد کنید
حداکثر تعداد تلاش برای ارسال: 10 مرتبه