• ورود
  • ثبت نام
  • العربية
  • English
  • youtube
  • twitter
  • facebook
  • عليٌّ اَوَّلُ النّاسِ اِيماناً : حضرت علي عليه‌السّلام اوّلين كسي است كه ايمان آورد.
خانه » مطالب » غدیر خم » مراسم بعد از خطبه: بيعت مردان

مراسم بعد از خطبه: بيعت مردان

تاریخ انتشار: : ۱۳۸۹/۸/۳۰ ۲۰:۱۰2634 مرتبه خوانده شده منتشر شده در شاخه: غدیر خم
با پايان يافتن خطابه،مردم به سوى پيامبر(ص)و امير المؤمنين(ع)هجوم آوردند،و با ايشان به عنوان بيعت دست مى‏دادند و تبريك و تهنيت مى‏گفتند.

پيامبر(ص)دستور دادند تا دو خيمه بر پا شود.در يكى خود جلوس فرمودند و به امير المؤمنين (ع)دستور دادند تا در خيمه ديگر جلوس فرمايد.مردم دسته دسته در خيمه پيامبر(ص)حضور مى‏يافتند و پس از بيعت و تبريك به خيمه امير المؤمنين(ع)مى‏آمدند و به عنوان امام و خليفه بعد از پيامبرشان با حضرتش بيعت مى‏كردند و با لقب«امير المؤمنين»بر آنحضرت سلام مى‏كردند،و اين مقام والا را تبريك و تهنيت مى‏گفتند.برنامه بيعت و تهنيت تا سه روز ادامه داشت و حضرت اين مدت را در غدير اقامت داشتند.
مسئله جالب در اين بيعت آن بود كه كسانى كه در غدير پيش از همه با امير المؤمنين بيعت نمودند و خود را از ديگران جلو انداختند كه زودتر از همه بيعت خود را شكستند و پيمان خود را زير پا گذاشتند.

جالب اينكه عمر بعد از بيعت، اين كلمات را بر زبان مى‏راند:«افتخار برايت باد،گوارايت باد،اى پسر ابى طالب!خوشا بحالت اى ابا الحسن،اكنون مولاى من و مولاى هر مرد و زن
مؤمنى شده‏اى»!


بيعت زنان

از طرف ديگر،پيامبر (ص)دستور دادند تا ظرف آبى آورده و پرده‏اى بر روى آن زدند.امير المؤمنين(ع)دست خود را در ظرف آب نهاده و زنان در سوى ديگر پرده با قرار دادن دست خود در ظرف آب،با آنحضرت بيعت كردند.

ياد آورى مى‏شود كه حضرت صديقه طاهره فاطمه زهرا عليها السلام در غدير حضور داشتند،و كليه همسران پيامبر(ص)نيز در آن مراسم حاضر بودند.


عمامه سحاب

در اين مراسم،پيامبر(ص)عمامه خود را كه«سحاب»نام داشت،به عنوان تاج افتخار بر سر اميرالمؤمنين (ع)گذاشتند و انتهاى عمامه را از پشت سر بر دوش آنحضرت قرار دادند.


شعر غدير

در مراسم پر شور غدير،حسان بن ثابت از پيامبر(ص)اجازه خواست تا به مناسبت اين واقعه عظيم شعرى درباره امير المؤمنين(ع)بگويد.

حضرت فرمودند:بگو ببركت خداوند.

حسان در جاى بلندى قرار گرفت و گفت:«اى بزرگان قريش،سخن مرا به گواهى و امضاى پيامبر (ص)گوش كنيد».سپس اشعارى را كه همانجا سروده بود خواند كه بعنوان يك سند تاريخى از غدير ثبت شد و به يادگار ماند.


جبرئيل در غدير

اتمام حجت ديگر
اين بود كه مردى زيبا روى در كنار مردم مى‏گفت:

«بخدا قسم روزى مانند اين روز هرگز نديدم.چقدر كار پسر عمويش را محكم نمود!براى او پيمانى بست كه جز كافر به خدا و رسولش آن را بر هم نمى‏زند.

واى بر كسى كه پيمان او را بشكند».

عمر نزد پيامبر(ص)آمد و گفت:شنيدى اين مرد چه مى‏گفت؟!حضرت فرمودند:او را شناختى؟گفت :نه.حضرت فرمودند.

«او روح الامين جبرئيل بود.تو مواظب باش اين پيمان را نشكنى.اگر چنين كنى خدا و رسول و ملائكه و مؤمنان از تو بيزار خواهند بود»!


معجزه غدير

امضاى الهى بر غدير،معجزه‏اى بود كه پس از اعلام ولايت توسط پيامبر(ص)بوقوع پيوست.حارث فهرى نزد حضرت آمد و معترضانه پرسيد:آيا اين ولايت كه امروز اعلام كردى از جانب خدا بود؟پيامبر(ص)فرمود:آرى از جانب خدا بود.

در اينجا حارث خطاب به خداوند گفت:«خدايا!اگر آنچه محمد مى‏گويد حق و از جانب توست سنگى از آسمان بر ما ببار يا عذاب دردناكى بر ما بفرست»!!

همين كه سخن حارث تمام شد و به راه افتاد،خداوند سنگى از آسمان بر او فرستاد كه از مغزش وارد و از دبرش خارج گرديد و همانجا او را هلاك كرد.

با اين معجزه،بار
ديگر بر همگان مسلم شد كه«غدير»از منبع وحى سر چشمه‏گرفته و فرمان الهى است و منكرين آن مستحق عذاب‏اند.
پايان مراسم غدير

پس از سه روز،مراسم غدير پايان پذيرفت و آن روزها به عنوان«ايام الولاية»در ذهنها نقش بست.گروهها و قبائل عرب،پس از وداع با پيامبر(ص)و معرفت كامل به جانشين آنحضرت راهى شهر و ديار خود شدند و پيامبر(ص)عازم مدينه گرديدند.

خبر واقعه غدير در شهرها منتشر شد و به سرعت شايع گرديد و به گوش همگان رسيد،و بدين گونه خداوند حجتش را بر مردم تمام كرد.


اتمام حجت جهانى در غدير

جا داشت بيش از يكصد و بيست هزار نفر حاضر در غدير،هر يك به سهم خود خطبه غدير را حفظ كنند و متن آن را در اختيار فرزندان و فاميل و دوستان خود قرار دهند.

البته فضاى جامعه مسلمين پس از رحلت پيامبر(ص)ـكه گفتن و نوشتن معارف و سنن پيامبر و سنن پيامبر(ص)سالهاى متمادى در آن ممنوع بودـسبب شد كه مردم نتوانند سخنان سرنوشت‏ساز پيامبر دلسوزشان در آن مقطع حساس را بازگو كنند و در فكر اجراى آن در عينيت جامعه باشند .پيداست كه مطرح كردن غدير مساوى با برچيدن بساط غاصبين خلافت بود،و آنان هرگز اجازه چنين كارى را
نمى‏دادند.

اما غدير،بصورتى در سينه‏ها جاى گرفت كه عده زيادى خطابه غدير يا قسمتى از آن را حفظ كردند و براى نسلهاى آينده به يادگار گذاشتند،و هيچكس را قدرت منع از انتشار چنين خبر مهمى‏نبود.لذا بين قاطبه مسلمين،هيچ حديثى به اندازه«حديث غدير»روايت كننده ندارد،و گذشته از تواتر آن،از نظر رجال و درايت فوق العاده است.

پيامبر(ص)با توجه به آينده بلند مدت دين الهى تا آخرين روز دنيا و دامنه وسيع مسلمين در حد جهانى،جانشينان خود تا روز قيامت را در اين خطابه رسمى‏به جهانيان معرفى فرمودند .

اگر گروههايى از مسلمين در طول زمانها همچنان در مقابل جانشينان حقيقى پيامبرشان سر تعظيم فرود نياورده و نمى‏آورند،ولى جمع عظيم شيعيان در طول تاريخ،فقط على بن ابى طالب و يازده امام(ع)از فرزندان او را جانشينان پيامبر(ص)مى‏دانند.

اگر اجتماع آن روز مسلمين،خلافت بلا فصل امير المؤمنين(ع)را در مرحله عمل نديدند،ولى بسيارى از نسلهاى بعدى مسلمانان وصى واقعى پيامبرشان را شناختند كه اين بالاترين هدف از«غدير»بود.

خطابه غدير ص 15

محمد باقر انصارى
چاپ صفحه ارسال به دوستان
برچسب‌ها:  بيعت  مردان 
 
بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم
ارسال نظر
شرایط نظر*
همه‌ی نظرها نیاز به تایید مدیر سایت دارند
عنوان*
نام*
ایمیل*
وب سایت*
پیام*
کد تایید*
6 + 9 = ?  
نتیجه این عبارت را وارد کنید
حداکثر تعداد تلاش برای ارسال: 10 مرتبه