غدير خم
نهم صفر مصادف با جنگ نهروان و شهادت عمار یاسر
۱۳۹۲/۹/۳۰ ۲۱:۳۰ - زهرا
1- شهادت عمار یاسر
در نهم صفر سلا 37 هجری قمری در جریان جنگ صفین،عمار یاسر به درجه والای شهادت نایل شد. کنیه اش ابویقظان، از صحابه نزدیک نبی اکرم صل اللّه علیه و آل و سلم و از یاران با وفای امیر المومنان علیه السلام بود.
او مسلمانی راستین بود که به همراه پدر و مادر خود( یاسر و سمیه) و نیز برادرش عبداللّه در همان روزهای نخستین دعوت پیامبر اسلام صل اللّه علیه و آل و سلم به دین توحید مشرف شدند.

مادرش نخستین زنی بود که دراثر شکنجه های کفار و مشرکین درمکّه به طرز دلخراشی در راه اسلام به شهادت رسید.
عمار و پدرش و مادرش را به همراه بلال و جناب صهیب، زره آهنین برتن می کردند و در صحرای داغ زیر آفتاب سوزان می خواباندند. زمانی که عمّار را در آتش انداخته بودند پیامبر صل اللّه علیه و آل و سلم خطاب به آتش فرمودند: یا نار کونی برداً و سلاماً علی عمّار کما کنت برداً و سلاماً علی ابراهیم. درنتیجه دعا، آتش سوزان اثری بر بدن ی نگذاشت.(1)

در جلال و عظمت وی همین بس که رسول گرامی اسلام صل اللّه علیه و آل و سلم فرمودند: عمّار از سر تا پای مملو از ایمان است و ایمان با گوشت و خون او عجین شده.(2)

عمّار چونان زمان پیامبر صل اللّه علیه و آل و سلم که فرماندهی دلیر و یاور پیامبر بود، یار و یاور امیر المومنین علیه السلام در عرصه های مختلف و مشاور حضرت در زمان خلافت ظاهری ایشان بود. چونان رزم آوران جوان، همچون شیر،در مقابل دشمنان ولایت می ایستاد و از مولای متقیان علی علیه السلام دفاع می نمود. وجود وی در صف یاران مولای علی علیه السلام خنثی کننده صحنه دشمنان آن حضرت بود که امام را مخالف اصحاب پیامبر صل اللّه علیه و آل و سلم معرفی می کردند.

او در جنگ صفین یکی از سرداران سپاه حضرت بود که با ایراد خطبه ای مفصل از اشتباهات عثمان پرده برداشت و جنایات اطرافیان و نزدیکان وی را افشاء نمود و اهل بیت طاهرین علیه السلام را از تهمت های معاویه،مبنی بر دست داشتن در قتل عثمان مبرا دانست.

این شیردل کهنسال، پس از نبرد نمایان و دلاورانه در اثر اصابت نیزه از کمینگاه دشمن به زمین افتاد و خبیثی دیگر سرش را جدا کرد و نزد معاویه برد. بدین ترتیب پس از سالها به دیدار محبوب خویش رسول اکرم صل اللّه علیه و آل و سلم پیوست.
شهادت عمّار یاسر در رکاب امیر المومنین علیه السلام تزلزلی در سپاه معاویه ایجاد کرد و آنان را در تردید و سردرگمی قرار داد، چرا که حضرت ختمی مرتبّت چنین روایت شده بود: عمّار را گروهی سرکش و ستم پیشه خواهد کشت، در حالی که آنان را به حق دعوت می کند.(3)

حتّی یکی از صحابه پیامبر صل اللّه علیه و آل و سلم به نام خزیمه بن ثابت معروف به ذوالشهادتین که تا قبل از شهادت عمّار در جنگ حاضر نشده بود وارد نبرد شد و پس از جنگی نایان به شهادت رسید. جرثومه خدعه و نیرنگ، عمرو عاص که سپاه را در حال متلاشی شدن می دید،فریاد برآورد: آری گروه ستم پیشه و سرکش عمّار را کشت! چه کسی جز علی باعث مرگ عمّارشد، آیا او نبود که این جنگ را به راه انداخته است؟! بدین ترتیب بار دیگر کور ذهن های مسلمان نما فریفته دسیسه عمروعاص و معاویه شدند و جنگ را ادامه دادند. عمّار در جنگ صفّین 91 سال داشت. امیر المومنین علی علیه السلام بر بالین غرق به خون این صحابه بزرگ حاضر شدند و فرمودند: هرکس از شهادت عمّار ناراحت نشود از مسلمانی بهره ای ندارد.(4)

حضرت در حالی که اشعاری در بی وفایی دنیا و ناراحتی از فراق دوستان و یارانش می خواندند: یک بار بهشت برای عمّار کم است بلکه بارها استحقاق آن را دارد و بر او واجب است.(5)
پیکر او را به همراه مرقال در کنار هم به خاک سپردند.


2- جنگ نهروان:
بعد از اعلام نتیجه حکمین که به دنبال جنگ صفین اتفّاق افتاد و در جریان آن ابوموسی اشعری منافق با نیرنگ عمروعاص نتیجه را به نفع معاویه تمام کرد. آتش کینه خوارج شعله ور تر شد و گروه خود را در منطقه ای به نام نهروان جمع کردند و بر ضد امیر المومنان علیه السلام اعلام جنگ کردند. حضرت علی علیه السلام تا قبل از اینکه آنان دست به شمشیر نبرده و جنایات بی شماری را انجام نداده بودند با آنان وارد نبرد نشدند،امّا پس از آن ناگزیر به جنگ با آنان شتافتند.

امّا تلاش حضرت برای بازگرداندن خوارج ادامه داشت. مولای متقیان علی علیه السلام از میان یاران خود، کسانی که اهل سخن بودند و فن بیان داشتند مانند ابن عباس و صعصعه بن صوحان را برای ارشاد آنان فرستاد. به همه آنها جز قاتلان ابن خباب و همسرش امان دادند.(6)

در نتیجه از میان 12 هزار نفر سپاه خوارج، هشت هزار نفر هدایت شدند و از جنگ صرف نظر نمودند. امّا 4 هزار نفر عنود و سنگدل که از دین برگشته بودند باقی ماندند و آغازگر جنگ شدند.

در 9 صفر سال 38 هجری قمری نبرد سنگین میان 2 سپاه در گرفت از سپاه حضرت کمتر از 10 نفر شهید شدند و از خوارج کمتر از 10 نفر زنده ماندند که حضرت قبل از جنگ این مطلب را فرموده بودند. بدین ترتیب فتنه ای که نزدیک بود نظام عدالت گستر اسلام و حکومت علوی را با مشکل مواجه کند ریشه کن شد. البّته پس مانده، این فتنه شوم که از زبانه های آتش سقیفه بود، در نهایت باعث بزرگترین جنایات بشری شد و مولای متقیان علیه السلام را به شهادت رساند.(7)

-----------------------------------------------------------------

منابع:
1-منتهی الامال،باب اول،فصل دهم،صفحه176وبحار،ج560،صفحه138،و فیض العلام،صفحه189،و مراقدالمعارف،ج2،صفحه100
2- احتجاج طبری:ج1صفحه267،و تتمه المنتهی،صفحه27-26
3- الغدیر،ج9،صفحه21، بحار،ج22،صفحه326
4- انساب والاشراف،صفحه219، و بحار،ج33،صفحه20
5- منتهی الامال،صفحه178، و توضیح المقاصد،صفحه16
6-خوارج نهروان ابن خباب و همسر باردارش را به جرم علی دوستی کشتند وکودکش را از شکم مادر بیرون کشیده و بر سر نیزه زدند، بحار،ج56،صفحه138، و ضاقب ابن شهر آشوب،ج3،صفحه220
7- تتمه المنتهی،صفحه50