غدير خم
ستاره سحر
۱۳۹۲/۸/۱ ۱۶:۳۴ - webmaster
ستاره سحر
ستاره سحر از صبح انتظار دمید
غدیر از نفس رحمت بهار چکید

گرفت دست قَدَر، رایت شفق بر دوش
زمین به حکم قضا آب زندگی نوشید
بر آسمان سعادت ز مشرق هستى
سپیده داد نوید تولد خورشید

به باغ، بلبل شوریده رفت بر منبر
چو از نسیم صبا بوی عشق ِ یار شنید

ز خویش رفته، نواخوان عشق بود و سرود
به بانک زیر و بم، اسرار خطبه توحید

فتاد غلغله در باغ و شورشی انگیخت
که خیل غنچه شکفت و به روی او خندید

هوا ز عطر گلاب محمدی مشحون
زمین به عترت و آل رسول بست امید

رسول، سدره‌نشین شد، على به صدر نشست
پی تکامل دینش خدای کعبه گُزید

گرفت پرچم اسلام را على در دست
از این گزیده، زمین و زمان به خود بالید

به یمن فیض ولایت، شراب خمّ الست
به عشق آل على از غدیر خم جوشید

حاج غلام‌رضا رستگار