غدير خم
آینه رسول و مساله تولید علم
۱۳۹۲/۷/۲۱ ۲:۲۳ - webmaster
آینه رسول و مساله تولید علم
از جمله ارزش مندترین فعالیت های انسانی، مساله تولید علم می باشد اگر امروز در تاریخ نامی از ارسطو و افلاطون می یابیم و از ابن سینا به بزرگی یاد می نماییم و نام خواجه نصیر را مایه افتخار خود می دانیم و خلاصه دانش مندان از هر قوم و ملتی كه باشند در نزد هر قوم و ملتی دارای ارزش و احترامند و با وجود این كه تعصبات قومی و مذهبی و قبیلگی بین افراد بشر موج می زند اما همگی بر احترام به دانش مند متفق اند و دعوا را بر سر این می برند كه فلان دانش مند اهل كدام قوم و ملت یا آیین بود و اصل این كه آن دانش مند مورد احترام می باشد مورد اختلاف نیست.
همه این امور معلول این مساله هستند كه علم دارای ارزش ذاتی می باشد بلكه تمامی كمالاتی را كه برای انسان متصور است را نیز می توان به علم ارجاع داد بلكه برخی از دانش مندان علم كلام تمامی كمالات خداوند را به علم او ارجاع می داده اند و می گفته اند اراده خدا همان علم اوست و هر فعلی را كه خداوند انجام می دهد با علم خود انجام می دهد، با علم می آفریند، با علم زنده می كند، با علم شفا می دهد و با علم می میراند!

در حدیثی از امیر المومنین علی علیه السلام در همین رابطه می خوانیم:

« العلم سلطان من وجده صال به و من لم یجده صیل علیه » (1)

یعنی علم پادشاه است یا این كه علم قدرت است هر كس كه آن را یافت صولت و شوكت و قدرت خواهد داشت و هر كس نداشت، دیگرانی كه دارای علم هستند بر او سلطه پیدا خواهند كرد!

حال باید به برجستگی شان و جای گاه امام باقر علیه السلام در امت اسلامی پی ببریم چرا كه میراث عظیم فقهی و معرفتی كه ایشان برجای گذاشته اند و تولید علمی كه در زمینه های مختلف ارایه كرده اند، آن هم علوم حضوری وحیانی و الهی كه از دست برد خطا و نسیان به دورند نه علومی حصولی و از سنخ علوم بشری كه با پیشرفت، خطا و ناكار آمدی آن ها منكشف شود، ایشان را بیش از هر كس دیگری مستحق اطلاق نام دانش مند می نمایند بلكه باید گفت با وجود ایشان اطلاق نام دانش مند بر دیگران مَجاز است.

حتی امام صادق علیه السلام نیز كه رییس مذهب ما هستند و عمده معارف تشیع از ایشان به ما رسیده خود را مفتخر به شاگردی امام باقر علیه السلام می دانند تا جایی كه طبق نقل می فرمایند: اگر از من حدیثی شنیدید دوست دارم كه آن را به پدرم نسبت دهید! (2) شاید به این علت بوده كه در واقع طریق دریافت این علم از خداوند یا واسطه بین امام صادق علیه السلام و خداوند متعال، امام باقر علیه السلام بوده اند.

هر امامی از بین ائمه معصومین علیهم السلام مظهر تام یكی از صفات الهی است یا به عبارت دقیق تر عالم دنیا ظرفیت ظهور و بروز یكی از صفات معصوم علیه السلام را در هر دوره داشته است! ظهور یافته ترین كمالات معصومین علیهم السلام در دوره امام باقر علیه السلام، علم بوده است تا جایی كه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله با علم غیب خود پرده از این واقعیت برداشتند كه ذكر حدیثی در همین رابطه خالی از لطف نیست:

أبان بن تغلب از امام صادق علیه السلام نقل می كند كه ایشان فرمودند:

جابر بن عبد الله انصاری آخرین صحابی باقی مانده از پیامبر صلی الله علیه و آله بود. او از همه بریده بود و به اهل البیت علیهم السلام پیوسته بود، عمامه ای مشكی بر سر می نهاد و در مسجد رسول الله صلی الله علیه و آله می نشست و فریاد می زد: یا باقر العلم یا باقر العلم. ای شكافنده علم ای شكافنده علم (كجایی)، (ظاهرا تا آن موقع امام باقر علیه السلام هنوز به دنیا نیامده بودند یا كودكی با سن بسیار كم بودند) وقتی مردم مدینه این حالت را از او می دیدند می گفتند جابر هذیان می گوید و در اثر سن زیاد مشاعر خود را از دست داده، اما جابر در جواب آنان می گفت نه، به خدا قسم هذیان نمی گویم بلكه از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم كه می فرمود:

تو ای جابر بزودی مردی را درک خواهی كرد كه از من است، نام او نام من است، چهره و شمایل او مثل چهره و شمایل من می باشد و علم را به شدت می شكافد(تولید علم می نماید).

این فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله باعث شد كه من فریاد بزنم و دنبال باقر العلوم بگردم !!

امام صادق علیه السلام در ادامه فرمودند:

بعد از این قضیه روزی در كوچه ای از كوچه های مدینه جابر عبور می نمود كه به پسر بچه ای رسید و به او نگاه كرد و احساس نمود كه شباهت عجیبی به پیامبر صلی الله علیه و آله دارد. به او گفت: ای پسر! به سمت من برگرد، حضرت برگشت، سپس به او گفت: پشت كن، تا از پشت سر نیز به او نگاه كند، حضرت این كار را نیز انجام دادند، سپس جابر با تعجب گفت: قسم به آن خدایی كه جانم در دست اوست این شمایل و چهره رسول خداست، ای پسر اسم تو چیست؟

فرمود: محمد بن علی بن الحسین.

جابر نزدیک شد و بر سر ایشان بوسه ای زد و گفت:

پدر و مادرم به فدای تو! پدرت رسول خدا صلی الله علیه و آله به تو سلام رساند و فرمود: ...... (تو شكافنده علومی).

امام صادق علیه السلام فرمودند : پدرم امام باقر علیه السلام با حالت پریشانی به نزد پدر خود علی بن الحسین علیهما السلام رفت و داستان را تعریف نمود. امام زین العابدین علیه السلام فرمود: پسرم، جابر چنین كاری كرد و چنین چیزی گفت ؟! فرمود: بله!

امام زین العابدین علیه السلام فرمود : دیگر از خانه بیرون مرو!

از آن پس جابر با وجود سن زیادش صبح و عصر به خدمت امام باقر علیه السلام می رسید و این باعث شد كه اهل مدینه جابر را مورد شماتت قرار دهند و بگویند:

جای تعجب دارد كه جابر روزی دو بار به نزد این كودک می رود و حال آن كه خود او آخرین صحابی باقی مانده پیامبر صلی الله علیه و آله است ! ‌(و از نظر احترام و عزت اجتماعی چیزی كم ندارد!!)

چیزی نگذشت كه امام زین العابدین علیه السلام از دنیا رفت. از آن پس امام باقر علیه السلام به احترام صحابت و همراهی وی با پیامبر صلی الله علیه و آله به نزد او می رفتند و برای او و دیگران از قول خداوند حدیث بیان می نمودند!!

كار به جایی رسید كه اهل مدینه گفتند: ما كسی را با این جرات ندیده ایم.(از خدا حدیث نقل می كند!!)

از آن پس امام باقر علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله برایشان حدیث بیان می كرد تا این كه گفتند ما دروغ گوتر از وی ندیده ایم. با چه جراتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله حدیث نقل می كند و حال آن كه او را ندیده است!!!

از آن پس امام باقر علیه السلام برای مردم احادیث را از جابر نقل می كرد كه این باعث شد مردم او را تصدیق كنند و حال آن كه جابر به نزد او مشرف می شد و از حضرت تعلم می كرد و یاد می گرفت !! (3)

---------------------------------

منابع:

1-شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج20 ص319 .
2- اصول كافی ج1 ص51 .
3- همان ج1 ص469و470 .

منبع سایت: تبیان