غدير خم
امام جواد علیه السلام و ادب بحث علمی با مخالفان
۱۳۹۱/۷/۲۵ ۱۶:۰۹ - admin
امام جواد علیه السلام و ادب بحث علمی با مخالفان
اهل بیت پیامبر علیهم السلام ، دانایان امت و پایه های فکری اسلام هستند. ایشان جانشینان واقعی پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله هستند، اما بسیاری از مردم چنان معرفتی به ایشان نداشته اند. در این جا گوشه ای از یک مجلس علمی که با محوریت امام جواد علیه السلام برگزار شده است را می آوریم و کمی درباره سخنان آن حضرت می اندیشیم.
زیباترین ادب در مناظره

یحیی بن أکثم که از علمای شناخته شده آن دوران بود در مجلسی با حضور مامون و گروه زیادی از حضار، شروع به پرسیدن سوال از امام جواد علیه السلام نمود:

یحیی بن أکثم: اى زاده رسول خدا، نظر شما درباره این خبر چیست: «روزى جبرییل بر رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرود آمده و گفت: اى محمّد، خداوند عزّ و جلّ به تو سلام رسانده و مى‏ فرماید از ابوبكر بپرس آیا از من راضى است زیرا من از او خشنودم»؟

حضرت فرمود: من منكر فضل ابوبكر نیستم، ولى بر راوى این خبر واجب است كه حدیثش را با حدیث دیگرى كه از آن حضرت صلّى اللَّه علیه و آله نقل شده مقابله كند كه در آخرین سفر حجّ فرمود:

«دروغ بر من بسیار شده، و پس از من نیز زیاد خواهد شد؛ پس هر كه از روى عمد بر من دروغى ببندد باید جایگاه خود را در آتش قرار دهد. بنابراین هرگاه گفته ای از من به شما رسید آن را بر كتاب خدا و سنّت من عرضه كنید، هر چه موافق قرآن و سنّت من بود را برگیرید و مخالف آن دو را نگیرید»

و این خبرى كه نقل كردى با قرآن نمى‏ خواند. خداوند متعال فرموده: «و همانا ما انسان را آفریده‏ ایم و آن چه را نفس او وسوسه مى‏ كند مى‏ دانیم و ما به او از رگ گردن نزدیك تریم – سوره ق، آیه 16»

اما بنا بر آن حدیث، راضی بودن یا نبودن ابوبكر بر خدا مخفى بوده و خواسته است که آن را از ابوبکر بپرسد. این مطلب به لحاظ عقلی محال است.

هشت نکته قابل توجه

اول: پاسخ های امام جواد علیه السلام نشان می دهد که کاملا دانا و آگاه هستند و در همان سنین کم دارای مقام امامت هستند همان گونه که عیسی و یحیی علیهم السلام در سنین کم، پیامبر و حجت الهی بر مردم عصر خویش بودند.

دوم: امام جواد علیه السلام کاملا به پاسخ این سوال ها آگاه بودند. ما نیز تنها در صورتی خود را باید در معرض سوال های دیگران قرار دهیم که دانا و آگاه باشیم و اهل بیت علیهم السلام به ما آموخته اند که درباره مسایلی که به آن ها آگاهی نداریم بگوییم: «نمی دانم».

سوم: جالب آن است که حتی امروز هم این گونه احادیث به نام پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله برای مردم بازگو می شود. می آموزیم که نباید فریب مشهور بودن یک حدیث را بخوریم؛ زیرا ممکن است یک حدیث ساختگی بر اثر تکرار کردن مشهور شده باشد و در کتاب های مختلف آمده باشد اما مخالف با قرآن یا سنت پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله باشد.

چهارم: برای شناسایی احادیث جعلی، لازم است آن را بر قرآن و سنت قطعی پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله عرضه کنیم. بنابراین روز به روز باید آگاهی خود را از قرآن و گفته ها و رفتارهای قطعی پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله بالا ببریم. برای شناخت قرآن به جز تلاش علمی به طهارت باطنی هم نیاز داریم تا در کشف معانی قرآن به اشتباه نیفتیم. نکته دیگر آن که درباره جعلی دانستن احادیث هم نباید شتاب زده عمل کنیم.

یحیى بن أکثم: و در خبر است كه: «مثل ابوبكر و عمر در زمین مثل جبرییل و میكاییل است در آسمان»

امام جواد علیه السلام: و این مطلب نیز قابل تامّل است؛ زیرا جبرییل و میكاییل دو فرشته مقرّبى هستند كه هرگز معصیت پروردگار را نكرده و حتّى براى لحظه‏ اى از طاعت خداوند دور نشده‏ اند، ولى ابوبكر و عمر مدّتى از عمر خود را در حال شرک به سر می بردند و درست است که بعد، اسلام آوردند اما بیشتر عمرشان را مشرك بوده‏ اند؛ پس تشبیه آن دو به آن دو محال است.

یحیى بن أکثم: و حدیث است كه آن دو سیّد و سرور میان سالان اهل بهشتند. نظر شما درباره این حدیث چیست؟

حضرت جواد علیه السّلام: این حدیث نیز محال است؛ زیرا اهل بهشت همگى جوانند، و شخص میان سالی در میانشان نیست، و این خبر از جعلیات بنى امیّه در ضدّیت با حدیثى است كه رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله درباره حسن و حسین علیهم السّلام فرمودند که آن دو سرور جوانان اهل بهشت هستند ...

این سوال و جواب ها ادامه داشت و یحیی بن أکثم هم چنان به خواندن احادیث گوناگون پیامبر درباره تحسین ابوبکر و عمر ادامه می داد ولی امام جواد علیه السلام از راه عقل و گفته های پیامبر اثبات می نماید که آن احادیث باطل و جعلی هستند. (احتجاج طبرسی، ج2، ص 446)

پنجم: با این که امام جواد علیه السلام احادیث مشهور درباره ابوبکر و عمر را ساخته دست دشمنان پیامبر و اهل بیت علیهم السلام می داند؛ هرگز درباره ابوبکر و عمر کلمه زشتی به زبان نمی آوردند، زیرا آن دو نفر در نزد بسیاری از مردم، محترم و گران قدر محسوب می شوند. ایشان به روشی پسندیده حقیقت ها را بیان می کنند تا هر کس جویای حق باشد از آن بهره ببرد ولی از فحش گفتن خودداری می کنند زیرا جنجال کردن مشکلی را حل نمی کند.

ششم: به کمک آیه 22 سوره نور می فهمیم که کلمه فضل لزوما به معنی فضیلت علمی و اخلاقی نیست؛ بنابراین در عبارت «من منكر فضل ابوبكر نیستم»، فضل ابوبکر به معنای مسنّ بودن یا امکانات مالی و یا هر ویژگی دیگری مانند آن است و هیچ دلالت روشنی بر فضیلت اخلاقی او ندارد.

هفتم: امام جواد علیه السلام در لا به لای سخنان مخاطب خود وارد نمی شوند. این خُلق پسندیده پیامبر و اهل بیت علیهم السلام است که حتی در جنجالی ترین مباحثه ها و مناظره ها هم کنترل خویش را از دست نمی دهند. ابتدا صبر می کنند و همه حرف های مخاطب را با آرامش می شنوند، بعد با شیواترین و کوتاه ترین وجه پاسخی به او می دهند که در سکوت فرو می ماند. ما نیز باید چنین باشیم.

و نکته آخر: اگر در جامعه ای احادیث دروغ فراوان و شایع باشد، حتما افراد هدایت گری مثل امام جواد علیه السلام هم در آن دوران حضور دارند. بنابراین هر کس در شبهه های فکری گرفتار باشد اگر مخلصانه از خدا راهنمایی بخواهد و در این راه استقامت داشته باشد، حتما مشمول هدایت خدا خواهد شد زیرا یکی از صفات خدا، هادی است.