غدير خم
درس‏هایی از فاطمه علیهاالسلام
۱۳۸۷/۲/۳۰ ۱۹:۲۰ - admin
فاطمه علیهاالسلام آن بانوی بزرگ ما شهید شد و نه تنها شیعیان جهان، بلكه همه دوستان و آزادمنشان را عزادار ساخت. او زنی در خور احترام و بانویی نمونه‏ و بی‎مانند در جهان بشریت بود. عمری كوتاه داشت، ولی از همه ساعات و ایام آن در راه بندگی خدا، و نجات انسان‎ها از قیود و انحرافات استفاده كرد.

اینك مائیم و خاطرات فاطمه (علیهاالسلام)، مائیم و روح جهان و تلاش قرآنی فاطمه (علیهاالسلام) كه برای زنده داشتن آن خاطرات، سالانه هزاران مجلس وعظ سخنرانی برپا می‏سازیم و به یاد عظمت و بزرگواری‏های او احساس غرور می‏كنیم و جهت رنج‎ها و مصیبت‏های وارده بر او اشك‏ها می‏ریزیم و یا او را وسیله گرانقدری در پیشگاه خدا قرار داده و به عرض حاجت می‏نشینیم.
فاطمه علیهاالسلام امروز در میان ما نیست ولی خاطره ناله‏های دردمندانه‏اش كه به خاطر نجات امت و اصلاح شوؤن آنها بر می‏آمد هنوز در گوش‏ها طنین‎انداز است. و شهادت مظلومانه‏اش حاكی از مقاومت و خطابه جانانه‏اش پرچمی افروخته بر قلب تاریخ برای اعلام حق و قبر پنهانش اعلام نوعی ناامنی پدید آمده از غاصبان حق.
nاین تلاش‏ها و برنامه‏ها خوب و ارزنده‏اند ولی جهت‎دهنده به سوی مقصود نیستند و نقش سازندگی و تحول‎انگیزی آنها اندك است. فاطمه علیهاالسلام برای این، تلاش نکرد كه به او احسنت و مرحبا بگوئیم و بدان خاطر به شهادت نرسید كه اشك ما را بدرقه راه كند و یا مجالس عزای او صرفاً برای عزاداری و توبه نیست كه مقصدی فوق آن مطرح است.



بهترین توسل
بهترین توسل برای نجات از مشكلات و همّ و غمّی كه در سر راه ماست توسل به راه و رسم حیات فاطمه علیهاالسلام است. فاطمه علیهاالسلام قافله سالار زنان جهان و مایه افتخار دنیای اسلام است. زندگی او بر اساس ایمان و اعتقاد و باور راستین است. عرضه كننده بهترین ایده‏ها و سنت‏هاست و راه او، راه نجات است. و از رمز پیروزی‏ها و انحطاطها در پیروی یا عدم تبعیت از راه و رسم اوست.

تصویر اصلی

گریه بر فاطمه علیهاالسلام باید گریه معرفت باشد و گریه ندامت از این كه من گنهكارم چرا كه می‏توانستم پاك و سالم باشم. چرا گنه كرده‏ام؛ و گریه حسرت كه چرا از كاروان فاطمه (علیهاالسلام) عقب
افتاده‏ام. و در پس این گریه تصمیم‏گیری بر این امر كه دیگر به راه خطا نروم، و حق خدا و خلق را كه بر ذمه دارم ادا كنم.
راه فاطمه (علیهاالسلام) تنها راه دیروز نبوده و نیست كه راه امروز است و هر روز. و تنها راه. شریعت خاص و آئینی ویژه نیست كه راه فطرت است و بدین سان در همه جای جهان قابل اجرا و عملی است. اگر ما راه فاطمه (علیهاالسلام) را راه اسلام می‏خوانیم بدان خاطر است كه در باور ما اسلام، آئین فطرت است. تعالیم آن با زمینه‏های فطری سازگار است و فاطمه (علیهاالسلام) آنچه را كه دارد از عطایای الهی است كه در سایه تطابق خود با اندیشه‏های اسلامی آن را به دست آورده است.

هم او سند مظلومیت است، سند حق‏طلبی است. كبودی بدنش خط روشنی بر سیه روزی خصم است و ورم بازویش نشانه بدستیزی دشمن برای كوتاه كردن دست او از دامن حق و این خود یك سند است. اثر ضربه‏های تازیانه بر بدن، خطوط كبودی در آن پدید آوردند كه هر كدام خطوط روشنی است بر بی منطقی دشمن.
ذكر یک هشدار بجاست كه گمان نرود نجات‎بخشی انسان تنها در سایه گریه بر فاطمه علیهاالسلام حاصل است و یا با گریه‎ی تنها، می‏توان آلودگی‏ها را از خود زدود. گریه عاطفی و ناشی از
دلسوزی‏ها و به خاطر تصویر مصائب جانكاه و دردهای انسانی ستمدیده نمی‏تواند گرهی از مشكل بگشاید و عامل نجات گردد كه اگر چنین بود عمر سعد نجات یافته است. زیرا در عصر عاشورا از دیدن مصائب بازماندگان حسین دلش به رقّت آمد و سوخت و قطرات اشك هم نثار كرد.

گریه بر فاطمه علیهاالسلام باید گریه معرفت باشد و گریه ندامت از این كه من گنهكارم چرا كه می‏توانستم پاك و سالم باشم. چرا گنه كرده‏ام؛ و گریه حسرت كه چرا از كاروان فاطمه (علیهاالسلام) عقب افتاده‏ام. و در پس این گریه تصمیم‏گیری بر این امر كه دیگر به راه خطا نروم، و حق خدا و خلق را كه بر ذمه دارم ادا كنم. و سختگیری بر خود از طریق عبادتی چون عبادت فاطمه (علیهاالسلام)، که لذت گناه را فراموش كنم و حتی گوشت روئیده از گناه را ذوب نمایم و حال و عملم خلاف آن باشد كه بوده است.

تصویر اصلی

یاد فاطمه علیهاالسلام
فاطمه (علیهاالسلام) را باید همیشه به یاد داشت و یاد او باید یاد عشق در ایمان باشد و یاد عاطفه و احساس توام با تعقل او درخور یاد كردن و ذكر است؛
بدان خاطر كه تصویر آزادگی او به ما درس آزادی می‏دهد، خاطره حق‎طلبیش به ما درس وظیفه و جرئت و شهامت می‏دهد و یا مبارزه‏اش در ما روح مبارزات حق‏طلبانه را احیاء می‏كند.

او با عمل درس داد، درس توّلا و تبّرا، درس همرزمی با همسر در تعقیب هدف مشترك، درس صفا و اخلاص در كارها، درس انجام وظیفه هدایت برای زنان، درس كمك‎كاری برای مردم، درس زیر بازوگیری، درس بیان حق، درس از خود گذشتگی و ایثار، درس ثبات قدم در برابر متجاوزان و غاصبان، درس حجاب و پوشش، درس پرچم‎افرازی و گاهی پرچم ساختن مظلومیت، حتی پنهان کردن جنازه و قبر خود برای هشیار كردن.
ما با یاد فاطمه علیهاالسلام و موضعگیری‎هایش باید این درس را داشته باشیم كه به موضع‏گیری اندیشه در شرایط گوناگون و متفاوت زندگی دست یابیم و در هر مساله و مشكل از خود سوال كنیم اگر فاطمه (علیهاالسلام) با این مشكل مواجه می‏شد چه می‏كرد؟ و هم با مطالعه تاریخ زندگیش از او و از راه و روش او الهام می‏گیریم و طریق خود را روشن و هموار كرده و به پیش رویم.

او ولیّ خدا بود دارای ایمان و عصمت، علی (علیه‌السلام) او را یکی از دو ركن جهان اسلام معرفی كرد كه ركن اول آن شخص پیامبر بود.
و آن روز كه فاطمه (علیهاالسلام) از دنیا رفت علی (علیه‌السلام) با تأثر و اندوه فرموده بود این همان ركن دومی بود كه از دست رفت (هذا ركن الاخر) و چنانچه پیامبر اکرم در مورد فاطمه علیهاالسلام فرموده بود: هذا احدالركنین [1] و آدمی برای استواری نیایش، ناگزیر به ستون و ركنی نیاز دارد. هر قدر آن ركن مهم‎تر و سنگین‏تر، استحكام بنا و اعتماد ما بدان بیشتر و زیادتر است و این خود نیز اسوه‎آموزی و الگوپذیری است كه آیات قرآن و روایات، ما را بدان توصیه می‏كنند.



درس آموزی از فاطمه علیهاالسلام
برای فاطمه علیهاالسلام رمز و رازی الهی و مقصدی لاهوتی، معرفی كرده‏اند و در خور اسوه بودن برای بشریت. اسناد و روایات ما نشان می‏دهند او ولی خداست، معصومه و محصوره از گناه است، آزاده است و آزاد از قیود بشر ساخته، دارای تقوائی بی‏نظیر و ادبی كم نظیرتر در دنیای زنان. دارای رقّت قلب، ایمان آمیخته با اركان وجودی، صبر و مقاومت در امور، حلم و متانت در كارها، علوّ روح، دارای سرعت در ادراك و تعقل جهت‏دار كه به سوی بی‎نهایت است، دارای شجاعت گرفته از ایمان، تنها و تنها در جهان بشریت و نمونه ‏عالی حبّ خدا و اسوه در پرستش و
نیایش، شرافت و جدال و برگزیده خدا و ... .


فاطمه علیهاالسلام جان داد ولی آبرومندانه، زندگی كرد ولی مدبرانه، مبارزه كرد ولی اندیشمندانه، تسلیم نشد حتی در بستر مرگ، رای خود را عوض نكرد حتی به بهای جان، دست از دفاع از مقام ولایت علی (علیه‌السلام) برنداشت حتی به بهای سقط فرزند، و از دامن علی (علیه‌السلام) دست نكشید مگر به ضربه تازیانه، و وقتی که بیهوش شد. و اینها همه درس است برای آن كس كه حسرت جلال و شكوه فاطمه علیهاالسلام را در دل دارد.
و بدین سان همه عملكردها، مواضع، حالات و حركاتش درس است. زندگی او خود یك راه است و راه اسلام، مسلمانی و راه فطرت با درس‎آموزی از فاطمه علیهاالسلام است كه می‏توانیم دریابیم راه خدا چیست؟ راه ایمان و تقوا كدام است؟ راه حق‏طلبی و مبارزه و تلاش در راه هدف الهی كدام است؟.

فاطمه علیهاالسلام به زنان ما درس می‏دهد، درس زندگی، درس جهاد و مبارزه، درس مرزداری ایدئولوژی و درس حضور اجتماعی در عین رعایت موازین شرعی و او آموزگار مسلم راهی است كه بشریت از ابتدای پیدایش خود تا امروز خواستار و متوقع شناخت آن راه و طی طریق در آن مسیر بوده است.



عبرت‎آموزی از
تاریخ

ما در مطالعه حیات فاطمه علیهاالسلام درس‎هائی می‏آموزیم كه از یك سو درس عبرت‎اند و از سوی دیگر در خور ثبت در تاریخ برای راه‎آموزی ما. و در ضمن این مطالعه با كسانی آشنا شدیم كه برای دستیابی به رتبه و مقام ظاهر و بزرگ و جلال و شكوه فاطمه علیهاالسلام را نادیده گرفته و خواستند از این راه به نوائی برسند ولی خدای آن را برای همیشه‏شان پذیرا نشد.

ولی امروز نه آن دونان‎صفت حضور دارند و نه فاطمه علیهاالسلام؛ هر دو از جهان رخت بربستند و چه درس عبرتی از این بالاتر كه می‏بینیم ظالمان با خرید آن همه ننگ‏ها طرفی نیستند و ظلم و تجاوز و غصب‌شان برای آنها آبروئی نساخت و راه و روش شرم انگیزشان راهی و وسیله‏ای برای سعادت‌شان فراهم نكرد.
برخی شكوه فاطمه علیهاالسلام را فراموش كردند، به خاطر نانی، به دریوزگی درآمدن و به خاطر مقامی، با دستگاه ظلم همدست شدند، آزادگی خود، و حتی شرافت خویش را فروختند و مجری فرمان خائنان شدند كه در سایه آن فاطمه علیهاالسلام مجروح و زخمی به بستر افتاد و بر اثر همان صدمات جسمش ناتوان شد و از دنیا رفت.


ولی امروز نه آن دونان‎صفت حضور دارند و نه فاطمه علیهاالسلام؛ هر دو از
جهان رخت بربستند و چه درس عبرتی از این بالاتر كه می‏بینیم ظالمان با خرید آن همه ننگ‏ها طرفی نیستند و ظلم و تجاوز و غصب‌شان برای آنها آبروئی نساخت و راه و روش شرم انگیزشان راهی و وسیله‏ای برای سعادت‌شان فراهم نكرد.

برخی شكوه فاطمه علیهاالسلام را فراموش كردند، به خاطر نانی، به دریوزگی درآمدن و به خاطر مقامی، با دستگاه ظلم همدست شدند، آزادگی خود، و حتی شرافت خویش را فروختند و مجری فرمان خائنان شدند كه در سایه آن فاطمه علیهاالسلام مجروح و زخمی به بستر افتاد و بر اثر همان صدمات جسمش ناتوان شد و از دنیا رفت.
آنان كه در آن روز جز به خود و نیت پست خود نمی‏اندیشیدند اینك در كجایند و فاطمه علیهاالسلام در كجاست؟

آنها كه در زیر پوشش‏های تبلیغاتی خود خواستند نور خدا را خاموش كنند آیا به هدف خود رسیدند؟ آیا آنها عزت دارند یا فاطمه علیهاالسلام؟ دیدید كه اشك مظلوم چه‏ها كرد؟ و قطرات سرشك صاف و روان چگونه ریشه آنها را قطع کرد؟

فاطمه علیهاالسلام جان داد ولی آبرومندانه، زندگی كرد ولی مدبرانه، مبارزه كرد ولی اندیشمندانه، تسلیم نشد حتی در بستر مرگ، رای خود را عوض نكرد حتی به بهای جان، دست از دفاع از مقام
ولایت علی (علیه‌السلام) برنداشت حتی به بهای سقط فرزند، و از دامن علی (علیه‌السلام) دست نكشید مگر به ضربه تازیانه، و وقتی که بیهوش شد. و اینها همه درس است برای آن كس كه حسرت جلال و شكوه فاطمه علیهاالسلام را در دل دارد.



فاطمه علیهاالسلام محور درس‏ها
او محور درس‏هاست و در حیات شخصی، در عبادت و نیایش در كار و تلاش، در احساس تعهد و در انجام مسؤلیت، در تكلیف نسبت به خود و خدا و جامعه در هدفداری و در برنامه‏ریزی، در اعمال روش معین در امور، در نظارت اجتماعی، در امر به معروف و نهی از منكر و در مبارزه و حق‏طلبی.

برای فاطمه علیهاالسلام رمز و رازی الهی و مقصدی لاهوتی، معرفی كرده‏اند و در خور اسوه بودن برای بشریت. اسناد و روایات ما نشان می‏دهند او ولی خداست، معصومه و محصوره از گناه است، آزاده است و آزاد از قیود بشر ساخته، دارای تقوائی بی‏نظیر و ادبی كم نظیرتر در دنیای زنان.
او با عمل درس داد، درس توّلا و تبّرا، درس همرزمی با همسر در تعقیب هدف مشترك، درس صفا و اخلاص در كارها، درس انجام وظیفه هدایت برای زنان، درس كمك‎كاری برای مردم، درس زیر بازوگیری، درس بیان حق، درس از خود گذشتگی و
ایثار، درس ثبات قدم در برابر متجاوزان و غاصبان، درس حجاب و پوشش، درس پرچم‎افرازی و گاهی پرچم ساختن مظلومیت، حتی پنهان کردن جنازه و قبر خود برای هشیار كردن.


- او دختری برای پدر است در احترام ‏پدر، رعایت حال او، دفاع از او، مهرورزی به پدر، رعایت شئون ‏او.

- او همسری است برای شوهر، هم‎شأن او، كفو او، دوستی با شوهر، همرزمی با او، همگامی با او.

- او مادری است برای فرزندان، مادری متعهد، درس‏آموز، مهربان، صمیمی و همراه، القاء كننده ایمان و اخلاق.

- او عضوی است برای جامعه، خود اهل احسان و خیر، اهل هدایت و ارشاد، تمام كننده حجت.

- و او الگوی مكتب محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) است.



مرزهای درس آموزی
برای آن كس که طالب راه فاطمه علیهاالسلام و در مسیر سعادت آموزی است، مرزهای مطالعه و تحقیق در حیاتش از این دیدها و جنبه‏ها می‏توانند مفید باشند.

1- فاطمه علیهاالسلام در رابطه با خود: تلاش او در خداشناسی، خودسازی، پرورش ابعاد وجودی، حیات شخصی، رشد خود و ... .

2- فاطمه علیهاالسلام در رابطه با خدای خود در شناخت او از خدا در عبادت، اطاعت، تسلیم، استمداد،
توكل، هدف و خشیت از خدا، امیدواری‎ها ...

3- فاطمه علیهاالسلام در رابطه با انسان‎ها: پدر، مادر، اعضای خانواده، همسر، فرزندان، خادمان، دوست، دشمن، مؤمن، كافر، مشرك، منافق و ... .

علی (علیه‌السلام) او را یکی از دو ركن جهان اسلام معرفی كرد كه ركن اول آن شخص پیامبر بود. و آن روز كه فاطمه (علیهاالسلام) از دنیا رفت علی (علیه‌السلام) با تأثر و اندوه فرموده بود این همان ركن دومی بود كه از دست رفت (هذا ركن الاخر)
4- فاطمه علیهاالسلام در رابطه با دنیا: دنیا، ارزش آن، تلقی از آن، وظیفه‏اش در جهان، موضعگیری‏ها، نگرش‏ها ... .

5- فاطمه علیهاالسلام در رابطه با پدیده‏های این جهان: از نعمت‏ها، آب و خاك، حیوان، حق، باطل و عوامل و موانع رشد، پدیده‏های مرئی و نامرئی ... .

6- فاطمه علیهاالسلام در رابطه با واقعیت‏های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، فقر و غنا و دیگر جنبه‏هائی كه از آن می‏زایند.

و در سایه این مطالعه و تحقیق راه‏ها روشن می‏شوند. و آنگاه عزم و اراده‏ای نیرومند لازم است تا حیات خود را بر پایه این شناخت‏ها استوار سازد. قدم در جای قدم او بگذارد خوشبختی و بدبختی را بر اساس این
چارچوب‏ها تنظیم نماید.




فاطمه علیهاالسلام؛ سندیت حق
فاطمه علیهاالسلام سند حق است در برابر باطل، سند زن اسلامی در برابر غیر آن است. او سندی است برای معرفی زن و ارزش او و رشد او، و كمال او، و نمونه‏ای از یك همسر ایده‏آل، مادر ارزنده و عضوی برای جامعه، هادی زنان، الگوی نیایش، اسوه پوشش... .

فاطمه (علیهاالسلام) را باید همیشه به یاد داشت و یاد او باید یاد عشق در ایمان باشد و یاد عاطفه و احساس توام با تعقل او درخور یاد كردن و ذكر است؛ بدان خاطر كه تصویر آزادگی او به ما درس آزادی می‏دهد، خاطره حق‎طلبیش به ما درس وظیفه و جرئت و شهامت می‏دهد و یا مبارزه‏اش در ما روح مبارزات حق‏طلبانه را احیاء می‏كند.
و هم او سند مظلومیت است، سند حق‏طلبی است. كبودی بدنش خط روشنی بر سیه روزی خصم است و ورم بازویش نشانه بدستیزی دشمن برای كوتاه كردن دست او از دامن حق و این خود یك سند است. اثر ضربه‏های تازیانه بر بدن، خطوط كبودی در آن پدید آوردند كه هر كدام خطوط روشنی است بر بی منطقی دشمن.

فاطمه علیهاالسلام امروز در میان ما نیست ولی خاطره ناله‏های دردمندانه‏اش كه به خاطر نجات امت و اصلاح شوؤن
آنها بر می‏آمد هنوز در گوش‏ها طنین‎انداز است. و شهادت مظلومانه‏اش حاكی از مقاومت و خطابه جانانه‏اش پرچمی افروخته بر قلب تاریخ برای اعلام حق و قبر پنهانش اعلام نوعی ناامنی پدید آمده از غاصبان حق.

سلام بر فاطمه (علیهاالسلام) و پدرش، سلام بر فاطمه (علیهاالسلام) و همسرش، سلام بر فاطمه (علیهاالسلام) و فرزندان و ذریه‏اش.



پی‎نوشت:
1- ذخائر العقبی، ص 56.


منبع:
کتاب در مكتب فاطمه علیهاالسلام، دكتر علی قائمی، فصل 28.