غدير خم
بیست و دوم جمادی الثانی، مرگ ابوبکر
۱۳۹۳/۷/۱۲ ۱۷:۳۹ - romaysa
در شب سه سنبه 22 جمادی الثانی در سال 13 هجری عبدالله بن عثمان معروف به ابوبکر بن ابی قحافه در سن 67 سالگی از این جهان به سوی سزای اعمالش رخت بر بست. به قولی مرگ ابوبکر(لعنه الله علیه) در 27 جمادی الثانی بوده است.(1)
سرگذشت ابوبکر

او مدت دو سال و سه ماه و بیست و دو روز غاصب خلافت بود و اولین کسی بود که بعد از شهادت پیامبر(صلی الله علیه و آله) به انتخاب اعضای سقیفه بنی ساعده خلیفه شد.

انتخاب ابوبکر به گونه ای بی حساب بود که عمر با آن که خود از گردانندگان سقیفه بود می گوید: بیعت با ابوبکر امری بدون تدبیر، مشورت و دقت بود. مثل زمان جاهلیت که خداوند مسلمانان را از شر آن محفوظ داشت. هر کس چنین کاری را تکرار کند او را بکشید.(2)

اهل سنت در علت مرگ او نوشته اند: ابوبکر در روز دوشنبه 7 جمادی الاخر غسل کرده بود و آن روز هوا سرد بود، به این دلیل سرما خورد و تب کرد و 15 روز این تب ادامه داشت و به نماز نمی رفت تا در شب سه شنبه 22 جمادی الاخر بعد از این که خلافت را به عمر واگذار کرد مرد. (3)

قبل از وفات، عثمان را برای نوشتن وصیت نامه ای درباره خلافت طلب کرد که امر خلافت بعد از ابوبکر با عمر بن خطاب(لعنه الله علیه) باشد. او کلمه ای گفت و بی هوش شد و بقیه را عثمان از پیش خود نوشت که امر خلافت با عمر است. ابوبکر به هوش آمد و عثمان را دعا کرد که آن چه از او می خواسته نوشته است. (4) باید پرسید چرا هنگامی که پیامبر(صلی الله علیه و آله) در روزهای آخر عمر کاغذ و قلم خواست تا وصی بعد از خود را به امر خداوند تعیین کند، نسبت هذیان به آن مقام معظم دادند؟

ابوبکر هنگام مرگ کلماتی گفت، از جمله این که: کاش تفتیش خانه فاطمه(سلام الله علیها) و علی(علیه السلام) نمی کردم.(5) همان تفتیشی که شهادت پاره تن پیامبر(صلی الله علیه و آله) را به همراه داشت.



-----------------------------------
منابع:
1- تتمه المنتهی،ص10. تاریخ خلفا،ص81. فیض العالم،ص279. بحار الانوار،ج29،ص521. مسار الشیعه،ص32. العدد القویه،ص343. مصباح کفعمی،ج2،ص598. مصباح المتهجد،ص732. بحار الانوار،ج95،ص200.
2- الغدیر،ج5،ص370. صحیح بخاری،باب رجم الحلبی،ح6681. مسند احمد حدیث،ص393. سیره ابن هاشم،ج4،ص308.
3- تاریخ الخلفا،ص81. بحار الانوار،ج29،ص521.
4- شرح ابن ابی الحدید،ج1،ص165.
5- مروج الذهب،ج2،ص308. تتمه المنتهی،ص10. الامامه و السیاسه،ج1،ص18. تاریخ طبری،ج4،ص52. میزان الاعتدال،ج2،ص215.