غدير خم
چهاردهم ربیع الثانی، قیام مختار
۱۳۹۳/۶/۳۱ ۲۰:۱۰ - romaysa
در این روز مختار شاد کننده دل های شکسته اهل بیت علیهم السلام با ندای یا لثارات الحسین علیه السلام در کوفه قیام کرد.
مختار در سال اول هجرت در طائف به دنیا آمد و در سال 67 هجری در کوفه به دست مصعب بن زبیر به شهادت رسید. کنیه او ابو اسحاق است.

ابو عبیده، پدرش از صحابه بزرگ بود که در جنگ با فارس شهید شد. بعد از پدرش، 2 برادرش حکم و جُبیر شهید شدند.

مختار در 18 ماه حکومتش، 18 هزار نفر از قاتلین سید الشهدا علیه السلام را به جهنم فرستاد. این به غیر از کسانی است که به دست اصحاب و یاران او و ابراهیم ابن مالک اشتر در بیرون کوفه و در کنار نهر خازر کشته شدند. سعد عموی مختار از طرف امیرالمومنین و امام حسن علیه السلام والی مداین بود و هر گاه جایی می رفت مختار را به جای خود می گذاشت.

امیرالمونین علی السلام به او خبر از فتح و ظفر دادند و میثم تمار در زندان کوفه او را بشارت داد. در روز عید قربان ابو محمد حکم بن مختار خدمت امام باقر علیه السلام آمد. بعد از این که خود را معرفی کرد، امام باقر علیه السلام او را نزد خود خواند و او عرض کرد: آقای من، مردم درباره پدر من بسیار سخن می گویند. به خدا قسم سخن درست کلام شماست و هر چه شما بفرمایید آن را قبول دارم.

امام علیه السلام فرمود: سبحان الله، پدرم خبر داد که جهزیه مادر من از پولی بود که مختار آن را برای پدرم فرستاد. مختار خانه های خراب ما را آباد کرد و دشمنان ما را به قتل رسانید و هر خونی که از ما ریخته شده بود طلب نمود و آن گاه سه مرتبه فرمود: رحم الله اباک. در کودکی امیرالمومنین علیه السلام او را روی زانوهای خویش می نشاند و به او لطف و مرحمت می فرمود.

امام باقر علیه السلام می فرماید: به خدا قسم پدرم مرا خبر داد که مختار نزد فاطمه بنت امیرالمومنین علیه السلام می آمد و آن مخدره برای او فرش پهن نموده و پشتی برایش می گذاشت. سپس فرمود هر حقی که ما نزد کسی داشتیم او مطالبه نمود. در روایت دیگری می فرماید: هنگامی که مختار سر نحس عبیدالله بن زیاد لعنه الله علیه را برای امام زین العابدین علیه السلام فرستاد، آن حضرت سر سفره بود، خوشحال شد و دعا فرمود.


------------------------------------------
منبع:
مناقب ابن شهر آشوب،ج3،ص46. قلائد النحور،ج ربیع الثانی،ص219. فُرسان الهیجا،ج2،ص217. بحار الانوار،ج45،ص333. مستدرک سفینه البحار،ج4،ص68. وقایع الایام،ج ربیع الاول و ثانی،ص226.