غدير خم
سی ام ذی الحجه مصادف با مرگ هند جگرخوار
۱۳۹۲/۸/۵ ۱۹:۱۳ - webmaster
در سی ام ذی الحجه سال 13 هجری قمری هند جگر خوار همسر ابوسفیان و مادر معاویه به جهنم واصل شد. معاویه را به چهار کس نسبت می دهند. مسافر بن ابی عمرو، عماره بن ولید بن مغیره، عباس و صباح ملعون که جوانی خوش سیما بود، خواننده عماره بن ولید و کارگر ابوسفیان بود.
هند با او الفتی خاص داشت و لذا علمای انساب، عتبه بن ابی سفیان را هم از صباح می دانند. هنگامی که هند به معاویه باردار شد، مایل نبود او را در خانه بزاید. لذا کنار کوه اجیاد رفت و آن جا وضع حمل کرد، به این دلیل است که حسان بن ثابت می گوید: فرزندی که در کنار بیابان مکه بدون گهواره روی زمین رها شده، از آن کیست؟(1)

ابوسفیان و همسرش هند و فرزندش معاویه و نوه اش یزید اذیت ها و جسارت های فراوان به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، امیر مومنان علیه السلام، امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام کرده اند که در کتاب های تاریخی و روایات به تفصیل وارد شده و مقداری از آن ها را در همین تقویم ذکر کرده ایم. از آن جمله هند جگرخوار، در مسیر حرکت کفار قریش به طرف احد، برای جنگ با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قصد داشت قبر مادر آن حضرت (آمنه بنت وهب) را نبش قبر و جسارت نماید. چون پدر و مادر و عموی هند در بدر کشته شده بودند، ولی کفار قریش مانع شدند و گفتند: این کار رسم می شود و مردگان ما را هم چنان می کنند. هند گفت باید محمد یا علی علیهم السلام یا حمزه را بکشم! لذا وحشی غلام را بر این کار گماشت و وعده هایی از جمله آزادی او منتفع شدن از خود را به او وعده داد.

وحشی در جواب او گفت که قادر به کشتن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیستم، زیرا همیشه یارانش از او محافظت می کنند و علی علیه السلام هم در عرصه کارزار بسیار هوشیار است، نمی توان او را غافل گیر کرد. ولی حمزه در هنگام پیکار بسان شیری خشم گین فقط نظر به جلو و لشکر کفر دارد و از اطراف خود غافل است. برای او کمین می کنم و با این وعده بود که در جنگ احد در سال 3 هجری، حضرت حمزه علیه السلام به دستور هند ملعونه به شهادت رسید. وحشی به دستور هند، سینه مبارک حضرت حمزه علیه السلام را شکافت و جگر آن بزرگ وار را خارج کرده و مانند سگ به دندان گرفت. ولی جگر آن حضرت، به خواست خداوند متعال، ماند سنگ سفت شد و دندان های کثیف آن ملعونه بر آن کارگر نشد. پس آن را به روی زمین انداخت و از آن روز ملقب به آکله الاکباد (جگر خوار) شد. سپس خودش با خنجر گوش، بینی و ... حضرت حمزه علیه السلام را برید، به ریسمان کشید و به گردن آویخت! که با این جنایت دل مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را آزرد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، امیر مومنان علیه السلام، فاطمه زهرا سلام الله علیها و صفیه خواهر حمزه و دیگران در این مصیبت به شدت گریستند.

با این همه جنایت، پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم هند و همسرش را که با اکراه مسلمان شده بودند، پذیرفت. ابن ابی الحدید می گوید: هند با عده ای از زنان قریش خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمد، در حالی که نقاب زده بود و خود را پوشانده بود (به خاطر کارهایی که بر ضد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم انجام داده بود، مخصوصا شهادت جناب حمزه، که می ترسید او را مواخذه نماید)، حضرت عهد و پیمان از آن ها گرفت که به خداوند متعال شرک نورزند و مطالبی دیگر نیز شرط فرمود که آن ها قبول کردند. هند کلامی گفت که معلوم شد همسر ابوسفیان است. حضرت فرمودند: آیا تو هندی؟ گفت: بله و به ظاهر شهادتین را بر زبانش جاری نمود و تقاضای بخشش کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: دیگر نباید زنا کنی. هند گفت: مگر زن حره (آزاده) زنا می کند؟! پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: نباید بچه ها را بکشی! به جان خودم سوگند، من بچه ها را بزرگ کردم و شما آن ها را در بدر کشتید.

------------------------------------------

منبع:

1-تتمه المنتهی،ص60و61.