غدير خم
توجه دادن دعای عرفه به نعمتی که همیشه از آن غافلیم!
۱۳۹۲/۷/۲۳ ۱۸:۲۲ - webmaster
توجه دادن دعای عرفه به نعمتی که همیشه از آن غافلیم!
اعضا و جوارح انسان چنان سنجیده و متناسب در جای خویش گنجانده شده اند که تصور صورت دیگری برای این امر محال است و از سوی دیگر این مجموعه ی عظیم سلولی چنان منسجم و مرتبط با یکدیگر عمل می‌نمایند که خلل در کار و عمل هر عضو، موجب بر هم خوردن نظم عمومی بدن و در نتیجه، به مخاطره افتادن سلامتی آدمی می شود.
در بین مخلوقات خداوند متعال، انسان از ویژگی های بسیار متمایزی برخوردار است؛ به گونه ای که خداوند سبحان پس از تشریح چگونگی خلقت انسان، با تعبیر " فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقینَ " [1] از آن به عنوان "احسن الخالقین یعنی بهترین آفریدگان" یاد می کند. خداوند متعال به عنوان خالق انسان این موجود خاکی و سراسر نیاز را غرق در الطاف و نعمت های[2] خویش گردانیده است. احصا و شمارش این نعمت ها، از توان بندگان خارج استتا چه رسد به ادای حق شکر و سپاس گذاری برای این نعمت ها؛ چنان چه اولیا و اوصیای الهی نیز در بیانات و دعاهای خویش بارها به این مساله اقرار نموده و آن را مورد تاکید قرار داده اند.

سلامتی و صحت جسم نعمتی است که همواره مورد غفلت انسان قرار گرفته و می گیرد و تا زمانی که بر اثر عارضه ای این نعمت در انسان به خطر نیفتد اهمیت و ارزش آن درک نخواهد شد. مولای متقیان علی (علیه السلام) "صحت و تندرستی" را از هر نعمت دیگری بهتر و ارزشمندتر دانسته است. [3]

امام حسین(علیه السلام) در دعای پر فیض عرفه، به نعمت هایی که خداوند در جسم و کالبد انسان قرار داده به زیبایی اشاره نموده است و آنان را این چنین بر می شمارد:

"... و رشته هاى دید نور چشمانم, خطوط صفحه پیشانیم رخنه هاى راه هاى تنفسم پرده هاى نرمه بینیم, راه هاى پرده گوشم و آن چه بچسبد و روى هـم قـرار گـیـرد بـر آن دو لبـم, حرکت هاى تـلفظ زبانم, محل پیوست کام دهـان و آرواره‌ام، محل بیرون آمدن دندان هایم محل چشیدن خوراک و آشامیدنیها, رشـتـه و عصب مغز سرم لوله (حلق) متصل به رگ هاى گردنم و آن چه در برگرفته آن را قفسه سینه ام, رشته هاى رگ قلبم و شاهرگ پرده دلم, پاره هاى گوشه و کنار جگرم و آن چه را که استخوان هاى دنده هایم و سربندهاى استخوان هایم در بردارد, انقباض عضلات بدنم, اطراف سر انگشتانم, گوشتم خونم موى بدنم پوستم عصبم ساقم و استخوانم مغزم رگ هایم تمام اعضا و جوارحم و آن چه بر این ها بافته شده از دوران شیرخوارگیم و آن چه را زمین از من بر خود گرفته .... اى مولاى من آیا گوشم یا چشمم یا زبانم یا دستم یا پایم؛ آیا همه این ها نعمت هاى تو نیست که در پیش من بود و با همه آن ها تو را معصیت کردم اى مولاى من پس تو حجت و راه مواخذه بر من دارى.»[4]

به راستی چه کسی جز خداوند قادر و متعال، می تواند چنین مکانیسم دقیق و پیچیده ای را برای جسم انسان، طراحی و اجرا نماید !!!!؟؟؟

و به راستی چه کسی جز انسان می تواند تمام این نعم الهی را نادیده انگارد و باز به معصیت الهی بپردازد، و شاید شایسته باشد که چنین گفت: چه کسی جز انسان کفور و ناسپاس می تواند از نعمت های الهی در راه معصیت خداوند بهره بگیرد؟؟!!!

خداوند متعال در برخی از آیات قرآن کریم به قلّت و کمی شاکران نعم الهی اشاره نموده است. [5] بعضى از بزرگان براى شكر سه مرحله قایل شده‏ اند: 1- شكر با قلب كه همان تصور نعمت و رضایت و خشنودى نسبت به آن است. 2- شكر با زبان كه ثنا گفتن نعمت دهنده است. 3- شكر سایر اعضا و جوارح و آن هماهنگ ساختن اعمال با آن نعمت است. [6]

شكر نعمت، كه خود در حقیقت استعمال نعمت به نحوى كه احسان منعم را یادآورى و اظهار ‏كند، می باشد.[7] بنابراین, بر هر انسانی واجب است تا به تناسب نعمت هایی که خداوند در اختیار او نهاده, از آن نعم, در جهت کسب رضایت و خشنودی خداوند بهره کافی را ببرد.

و به راستی:

از دست و زبان که بر آید
کز عهده شکرش به در آید


منبع:

[1]. المومنون/14: «ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَكَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقین‏»

[2]. نعمت های الهی را می توان به چند دسته تقسیم نمود: 1- نعمتهای معنوی : کتاب آسمانی قرآن مجید, نبوت پیغمبر خاتم (صلی الله علیه و آله) و ولایت امام علی (علیه السلام) و فرزندان ایشان 2- نعمتهای جوی و عمومی: خورشید, ماه, هوا, باد, آب و شب و روز 3- نعمت‌های نهفته در وجود انسان: حیات صحت و سلامتی جوان تعقل و تفکر و نفس و......[برای مطالعه بیشتررجوع شود به کتاب: نعمتهای الهی برای بندگانش, اسماعیل رسول زاده خویی, انتشارات کتابخانه صدر]

[3].تمیمى آمدى، عبدالواحد بن محمد غرر الحكم و درر الكلم، قم, انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى قم، 1366ش, ص483: «الصحة أفضل النعم»

[4]. مجلسى، محمد باقر, بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، بیروت, مۆسسة الوفاء، 1404ه ج95 صص 222و218: «.. وَ عَلَائِقِ مَجَارِی نُورِ بَصَرِی وَ أَسَارِیرِ صَفْحَةِ جَبِینِی وَ مَا ضَمَّتْ عَلَیهِ شَفَتَای وَ حَرَكَاتُ لَفْظِ لِسَانِی وَ مَسَارِبُ صِمَاخِ سَمْعِی وَ مَنَابِتُ أَضْرَاسِی وَ مَسَاغُ مَطْعَمِی وَ مَشْرَبِی وَ حِمَالَةُ أُمِّ رَأْسِی وَ بُلُوغُ حَبَائِلِ عُنُقِی وَ مَا اشْتَمَلَ عَلَیهِ تَامُورُ صَدْرِی وَ حَمَلَ حَبَائِلُ وَتِینِی وَ نِیاطُ حِجَابِ قَلْبِی وَ أَفْلَاذُ حَوَاشِی كَبِدِی وَ مَا حَوَاهُ شَرَاسِیفُ أَضْلَاعِی وَ حِقَافُ مَفَاصِلِی وَ أَطْرَافُ أَنَامِلِی وَ قَبْضُ شَرَاسِیفِ عَوَامِلِی وَ لَحْمِی وَ دَمِی وَ شَعْرِی وَ بَشَرِی وَ عَصَبِی وَ قَصَبِی وَ عِظَامِی وَ مُخِّی وَ عُرُوقِی وَ جَمِیعُ جَوَارِحِی وَ جَوَانِحِی وَ مَا انْتَسَجَ عَلَى ذَلِكَ أَیامَ رَضَاعِی وَ مَا أَقَلَّتِ الْأَرْضُ مِنِّی ‏... یا مَوْلَای أَ بِسَمْعِی أَمْ بِبَصَرِی أَمْ بِلِسَانِی أَمْ بِرِجْلِی أَ لَیسَ كُلُّهَا نِعَمَكَ عِنْدِی وَ بِكُلِّهَا عَصَیتُكَ یا مَوْلَای فَلَكَ الْحُجَّةُ وَ السَّبِیلُ عَلَی....».»

[5]. سبأ/13: «..... وَ قَلِیلٌ مِّنْ عِبَادِىَ الشَّكُور»و نیز: الاعراف/10

[6]. مكارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، چاپ اول، تهران, دار الكتب الإسلامیة، ‏1374ش,ج18, ص41

[7]. موسوى همدانى سید محمد باقر, ترجمه تفسیر المیزان‏ قم دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسین حوزه علمیه قم‏ چاپ پنجم ‏1374ش ج12 ص29

منبع سایت: تبیان