• ورود
  • ثبت نام
  • العربية
  • English
  • youtube
  • twitter
  • facebook
  • عليٌّ اَوَّلُ النّاسِ اِيماناً : حضرت علي عليه‌السّلام اوّلين كسي است كه ايمان آورد.
خانه » مطالب » غدیر خم » شعرای غدیر » شعرای قرن چهارم » کسایی مروزی، قرن چهارم

کسایی مروزی، قرن چهارم

تاریخ انتشار: : ۱۳۹۲/۷/۲۱ ۲۰:۳۵2462 مرتبه خوانده شده
كسايى مروزى، ابوالحسن مجد الدين (متولّد 341ق)
مجدالدین ابوالحسن کسایی مروزی از شاعران شیعی قرن چهارم و معاصر اواخر عهد سامانی و اوایل عهد غزنوی است که از او با عنوان حکیم یاد شده است.

ابوالحسن كسايي مروزي (341-391ق) كه در سال درگذشت دقيقي طوسي به دنيا آمده، ظاهراً نخستين شاعر شيعي است كه اشعار علوي او در پيشينة مكتوب شعر فارسي ثبت و ضبط گرديده و قافله سالار «شعر ولايي» در حوزة زبان فارسي شناخته شده است.
ترویج مذهب تشیع، ظلم ستیزی، مداحی و مرثیه سرایی اهل بیت علیهم السلام ، پند و اندرزهای حکیمانه، نگرشی متعالی به جهان هستی و زبان شیوا و شیرین او، مهم ترین ویژگی های ماندگاری شعر اوست. محققان، علت تخلص او را به کسایی، برگرفته از مذهب شیعی او و برداشتی از حدیث شریف کسا می دانند.
به جز مردانی چون کسایی مروزی کمتر کسی قدرت داشت که در دوران اقتدار خلفای عباسی و اوج شکوه و جلال آنان کمر به کین حاکمان بغداد ببندد و از معتصم و مستعین و سایر خلفا به زشتی و تباهی یادکند و با ذکر آیات قرآن کریم و بیان کلام الهی به اثبات حقانیت علی و اولویت او بر دیگران بپردازد.
کسایی مروزی از بزرگ‎ترین شاعرانِ آغاز تاریخ شعر پارسی است. پژوهشگران و استادان رتبه‎ی شعر کسایی را برابر با شاعرانی چون رودکی، شهید بلخی، دقیقی‎طوسی و ناصرخسرو می‎دانند. با این‎حال متاسفانه بیشتر شعرهای او از میان رفته و آثار اندکی از این شاعر بزرگ پارسی‎گو به دست ما رسیده است. دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی در کتاب «صور خیال در شعر فارسی» خود، می‎نویسد:
» از نظر صور خیال و انواع تصویر به ویژه در زمینه طبیعت، شعر کسایی بهترین شعری است که از گویندگان قرن چهارم در دست داریم. جای دریغ است که دیوان این شاعر از میان رفته و جز چند قطعه پراکنده شعری از او باقی نمانده است اما در میانهمان شعرهای باقیمانده همه جا خصایص برجسته شعر قرن چهارم را به کاملترین وصفی مشاهده میکنیم. «
دیوان کسایی مروزی، تا نیمه قرن ششم موجود و معروف بوده، ولی بعدها از بین رفته است. اما آنچه که اکنون از اشعار وی باقی مانده، و به صورت تكبيتى يا چندبيتى در كتب و مصادر و فرهنگنامهها ديده مىشود، شامل دو قصیده، چهار غزل و 25 قطعه چند بیتی است که مجموع آنها از سیصد بیت نمی گذرد. اين ديوان اشعار تا نيمه دوم قرن ششم و زمان تأليف كتاب «النقض» وجود داشته و مؤلف آن كتاب ديوان او را ديده است و مىنويسد:«همه (اشعار کسایی)، ذكر مناقب و مدايح پيغمبر اكرم(ص) و آل طاهرين(ع) اوست. . .»
از ميان رفتن ديوان اشعار او سبب گرديده كه چهرۀ واقعى اين شاعر آزادۀ با ايمان، آنچنانكه سزاوار اوست شناخته نگردد. . ولى بطوركلى اشعار او چنانكه از نوشته ديگران و نيز نمونههائى از آنكه در دست است برمىآيد، بيشتر پند و اندرز و مدح و منقبت خاندان پيغمبر(ص) بوده است و قبلا چنين مىپنداشتند كه شايد يكى از علل رقابت و فخرفروشى ناصر خسرو بر كسائى همين اشعار آميخته با زهد و پند كسائى بوده است. آنچه دراينباره مورد اعتماد است گواهى نويسندگان كهنتريست كه هنوز ديوان او را در دست داشتهاند. عوفى گويد اكثر اشعار او در زهد و وعظ و در مناقب اهل بيت نبوت است.
بیشتر صاحب‎نظران علت «از میان رفتنِ» آثار کسایی را «از میان بردن» شعرهایش توسط حاکمان متعصب و متعصبانِ مذهب عامه، به خاطر گرایش شیعی او می‎دانند. چه اینکه کسایی در زمان خفقانِ مذهبی حاکمانِ پیروی خلیفه و در دورانِ مهجوریت شیعه، باورهای شیعی و فضائل امیرالمومنین امام علی بن ابی‎طالب را در شعرهای برجسته خویش منعکس می‎کرده است. همچنین کسایی در شعرهایش پروای این را نداشته که نه‎تنها به حاکمانِ غزنوی، بلکه به خلفای عباسی نیز آشکارا طعنه بزند.

قطعه شعر معروف زیر در ستایش امام علی (علیه السلام) است در مطلع اين قطعه شعر، اشارة مستقيمي است به اينكه زمام امور توسط پيامبر عظيم الشأن اسلام صلي الله عليه و آله و سلم به امام علي عليه السلام سپرده شد.

مدحت کن و بستای کسی را که پیمبر
بستود و ثنا کرد و بدو داد همه کار
آن کیست بدین حال و که بوده است و که باشد؟
جز شیر خداوندِ جهان، حیدر کرّار
این دین هُدی را به مثل دایرهای دان
پیغمبر ما مرکز و حیدر خط پرگار
علم همه عالم به علی داد پیمبر
چون ابر بهاری که دهد سیل به گلزار

حکیم کسایی حضرت علی(ع)را با تصریح به آیه «مودّتِ قربی» و آیه «مباهله» و سوره «هل اتی» می ستاید و آن حضرت را «رکن مسلمانی»، «ولیِّ بی مانند» و «سرّ ذوالجلال» می داند و همچنین ایشان را «امیرالمؤمنین»، «امام المتّقین»، «امام امّت»، «برگزیده امّت» توصیف می کند و با صراحت می گوید که پیامبر(ص) او را ثنا کرد و ستود و همه کارها را به او سپرد.

قصیده ذیل در ستایش امیرالمومنین و اثبات حقانیت و ولایت ایشان است.

فهم کن گر مؤمنی فضل امیرالمؤنین
فضل حیدر، شیر یزدان، مرتضای پاک‎دین

فضل آن کس کز پیمبر بگذری، فاضلتر اوست
فضل آن رکن مسلمانی، امام المتّقین

فضل زین الاصفیا، داماد فخر انبیا
کآفریدش خالق خلق‎آفرین از آفرین

ای نواصب، گر ندانی فضل سرّ ذوالجلال
آیت «قُربی» نگه کن و آن ِ اصحاب الیمین

«قل تعالوا ندع» بر خوان، ور ندانی گوش دار
لعنت یزدان ببین از «نبتهل» تا «کاذبین»

«لا فتی الّا علی» برخوان و تفسیرش بدان
یا که گفت و یا که داند گفت جز «روح الیمین»؟

آن نبی، وز انبیا کس نی به علم او را نظیر
وین ولی، وز اولیا کس نی به فضل او را قرین

آن چراغ عالم آمد، وز همه عالم بدیع
وین امام امت آمد، وز همه امت گزین

آن قوام علم و حکمت، چون مبارک پی قوام
وین معین دین و دنیا، وز منازل بیمعین

از مُتابع گشتن او حور یابی یا بهشت
وز مخالف گشتن او ویل یابی با انین

ای به دست دیو ملعون سال و مه مانده اسیر
تکیه کرده بر گمان، برگشته از عین الیقین

گر نجات خویش خواهی، در سفینه‎ی نوح شو
چند باشی چون رهی تو بی‎نوای دل رهین

دامن اولاد حیدر گیر و از طوفان مترس
گرد کشتی گیر و بنشان این فزع اندر پسین

گر نیاسایی تو هرگز، روزه نگشایی به روز،
وز نماز شب همیدون ریش گردانی جبین،

بیتولّا بر علی و آل او دوزخ تو راست
خوار و بیتسلیمی از تسنیم و از خلد برین

هر کسی کو دل به نقص مرتضی معیوب کرد
نیست آن کس بر دل پیغمبر مکّی مکین

ای به کرسی بر نشسته آیت الکرسی به دست
نیش زنبوران نگه کن پیش خان انگبین

گر به تخت وگاه و کرسی غرّه خواهی گشت، خیز
سجده کن کرسی‎گران را در نگارستان چین

سیصد و هفتاد سال از وقت پیغمبر گذشت
سیر شد منبر ز نام و خوی سکّین و تکین

منبری کآلوده گشت از پای مروان و یزید
حق صادق کی شناسد وآنِ زین العابدین؟

مرتضی و آل او با ما چه کردند از جفا؟
یا چه خلعت یافتیم از معتصم یا مستعین؟

کان همه مقتول و مسموماند و مجروح از جهان
وین همه میمون و منصورند امیرالفاسقین!

ای «کسایی»! هیچ مندیش از نواصب وز عدو
تا چنین گویی مناقب، دل چرا داری حزین؟

کسایی مروزی را پیش تر با این چند بیت می شناسند.این بیت ها نشان می دهد که کسایی شاعری علاقمند به اهل بیت(ع)به ویژه علی(ع)است.او از طلایه داران شعر فارسی به شمار می رود. همچنین باید دانست که کسایی مروزی، نخستین شاعری است که ادب پارسی را با درون مایه ای از غدیر زینت بخشیده است.همانطور که این مسئله در ابیات بالا به وضوح دیده می شود.

شعرهای باقیمانده از کسایی و اشعار منتسب به او به تصحیح مرحوم دکتر مهدی درخشان و توسط انتشارات دانشگاه تهران منتشر شده است. مرحوم درخشان در بخشی از کتاب «اشعار حکیم سنایی مروزی و تحقیق در زندگانی او» می‎نویسد:
"در آن روزگار تیرگی و تعصب که برخی از کوردلان بیایمان برای علی و اولاد او قائل به هیچگونه فضائلی نبودند و گاهی برای دشنام و طعن و لعن او نیز محملی می‎تراشیدند، سخن از تولای علی (ع) به میان آوردن و او را برترین خلق خدا بعد از پیغمبر خواندن کار «والذین آمنوا و عملوا الصالحات» بود. به جز مردانی چون کسایی مروزی کمتر کسی قدرت داشت که در دوران اقتدار خلفای عباسی و اوج شکوه و جلال آنان کمر به کین حاکمان بغداد ببندد و از معتصم و مستعین و سایر خلفا به زشتی و تباهی یادکند و با ذکر آیات قرآن کریم و بیان کلام الهی به اثبات حقانیت علی و اولویت او بر دیگران بپردازد."

کسایی اولین عاشورایی سرا

از ویژگی های دیگر کسایی این است که وی نخستین سوگ نامه کربلا به زبان فارسی را سروده است. بخشی ازاین سوگ نامه چنین است:

باد صبا درآمد، فردوس گشت صحرا
آراست بوستان را نیسان به فرش دیبا
میراث مصطفی را فرزند مرتضی را
مقتول کربلا را تازه کنم تولّا
پاکیزه آل یاسین، گمراه و زار و مسکین
وان کینه های پیشین آن روز گشته پیدا
آن پنج ماهه کودک باری چه کرد ویحک!
کز پای تا به تارک مجروح شد مفاجا
آن زینب غریوان اندر میان دیوان
آل زیاد و مروان نظّاره گشته عمدا

تفاوت کسایی با شاعران دیگر
درست در زمانه ای که شاعران زیادی چون انوري ابيوري و امير معزّي در مدح سلاطین دست به قلم می گرفتند تا به آب و نانی برسند و برای ستايش دروغين اهل قدرت زمان خويش، آنها را در شجاعت برابر بلكه برتر علي (ع) مينهادند و از ذوالفقار و دلدل و خيبر و... سود ميجستند تا به دروغ محض، فلان سلطان يا امير را بستايند و شمشير او را ذوالفقار و اسبش را دلدل و خود را كه شاعر دربار آنان بود براي آنها قنبر معرفي نمايند، دقيقاً در همين روزگاران کسایی در ستايش امام علي (ع) براي نشر ايمان شعر ميسروده است.

در پایان باید گفت حکیم کسایی را باید پیشرو و آغازگر شعر آیینی شیعی در ایران دانست. شاعر و حکیمی که در راه اعتقاد خود خاموش نماند و سختیها و خطرات را به جان خرید تا حق و حقیقت را در بهترین قالب و رسم سخن به مردم عصر خود و اعصار بعد از خود برساند.

----------------------------------------------
منبع:
1.كسايى مروزى، زندگى، انديشه و شعر او، به اهتمام محمد امين رياحى، چاپ چهارم، 1373ش، ص82؛ اشعار حكيم كسايى مروزى، به كوشش مهدى درخشان، چاپ دوم، دانشگاه تهران، 1367ش، ص44و45
2. دو مدرك پيشين، به ترتيب، ص80 ـ89 وص46
به روز شده: : ۱۳۹۳/۸/۱۹ ۲۱:۵۱
چاپ صفحه ارسال به دوستان
برچسب‌ها:  غدیر  غدیری  اشعار  کسایی مروزی 
 
بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم
ارسال نظر
شرایط نظر*
همه‌ی نظرها نیاز به تایید مدیر سایت دارند
عنوان*
نام*
ایمیل*
وب سایت*
پیام*
کد تایید*
3 + 9 = ?  
نتیجه این عبارت را وارد کنید
حداکثر تعداد تلاش برای ارسال: 10 مرتبه