• ورود
  • ثبت نام
  • العربية
  • English
  • youtube
  • twitter
  • facebook
  • عليٌّ اَوَّلُ النّاسِ اِيماناً : حضرت علي عليه‌السّلام اوّلين كسي است كه ايمان آورد.
خانه » مطالب » اهل بيت علیهم السلام » امام محمد باقر علیه السلام » شیعه امام باقر علیه السلام در جامعه این گونه است

شیعه امام باقر علیه السلام در جامعه این گونه است

تاریخ انتشار: : ۱۳۹۱/۸/۱ ۲۳:۵۵1286 مرتبه خوانده شده
امام، هدایت گر «افکار» و «اعمال» و «اخلاق» است. شیعه نیز، پیرو او در «فکر و عمل و رفتار» است. پس، آن که شالوده اندیشه و عملش را و خط سلوک و رفتارش را با «خط ائمه» منطبق نسازد، شیعه نیست. قضاوت دیگران نیز نسبت به شیعه، بیش از هر چیز بر مبنای «رفتار اجتماعی» و «سلوک و معاشرت» است. با این حساب، روشن است که امام، همواره در اندیشه تربیت و اصلاح و تصحیح مشی و عمل و اخلاق پیروان خود باشد، چرا که قوت و ضعف پیروان را به پای رهبران می‏ نویسند و عیب و کمال هر جمع را به پیش وایشان منتسب می‏ کنند.
امام باقر ـ که سلام خدا بر او باد ـ در شرایطی می‏ زیست و امامت شیعه را در عرصه‏ های گوناگون بر عهده داشت که این حساسیت بیشتر بود به همین خاطر، حساسیت آن حضرت نیز در هدایت رفتاری پیروانش فزونی می‏ یافت و به مناسبت های مختلف رهنمود می‏ داد، وصیت می‏ کرد، در بحث زیر برخی از رهنمودهای موثر برای خود سازی را از آن حضرت بیان می داریم.


کیمیایی در روابط اجتماعى

شرط اصلى حضور سازنده و مفید در جامعه، برخوردارى فرد از صبر و شكیبایى است. این ویژگى به عالی ترین شكل آن در زندگى امام باقر علیه السلام مشهود است . براى نمایاندن این ویژگى ارزشمند در زندگى آن حضرت نقل این حدیث كافى است كه:

مردى غیر مسلمان (نصرانى) در یكى از روزها با امام باقر علیه السلام رو به رو شد. آن مرد به دلیلى نامشخص نسبت به آن حضرت، كینه داشت، از این رو دهان به بدگویى گشود و با تغییر اندكى در اسم امام باقر علیه السلام گفت: تو بقر (گاو) هستى !

امام بدون این كه خشم ناك شود و عكس العمل شدیدى نشان دهد، با آرامش خاصى فرمود: من باقرم .

مرد نصرانى كه از سخن قبل به مقصود نرسیده بود و احساس مى‏ كرد نتوانسته است امام را به خشم وادارد، گفت: تو فرزند زنى آشپز هستى !

امام فرمود: این حرفه او بوده است (و ننگ و عارى براى او نخواهد بود).

مرد نصرانى، پا فراتر نهاد و با گستاخى هر چه تمام تر گفت: تو فرزند زنى سیاه چرده و زنگى و... هستى!

امام فرمود: اگر تو راست مى‏ گویى و مادرم آن گونه كه تو توصیف مى‏ كنى بوده است، پس از خداوند مى‏ خواهم او را بیامرزد، و اگر ادعاهاى تو دروغ و بى اساس است، از خداوند مى‏ خواهم كه تو را بیامرزد!

در این لحظه، مرد نصرانى كه شاهد حلم و بردبارى اعجاب انگیز امام باقر علیه السلام بود و مشاهده كرد كه این شخصیت اصیل و پر نفوذ، علی رغم پای گاه عظیم اجتماعى و علمى خود كه صدها شاگرد از درس او بهره مى‏ گیرند و در میان قریش و بنى هاشم از ارج و منزلت و حمایت برخوردار است، به جاى عكس العمل منفى و مقابله به مثل در برابر بد زبانی هاى او، چون كوه صبر و شكیبایى، آرام و مطمئن ایستاده و با او سخن مى‏ گوید، ناگهان در دادگاه وجدان خویش، خود را محكوم و شكست خورده یافت، و بى تامل از گفته ‏هاى خود معذرت خواهى كرد و اسلام آورد .( نور الابصار، مازندرانى، 51، اعیان الشیعة، 1/653)

ارزش و اهمیت این گونه شكیبایى و بردبارى، چه بسا براى بسیارى از انسان ها، نامفهوم باشد، ولى كسانى چون خواجه نصیر الدین طوسى كه از یك سو افضل عالمان عصر خویش در علوم عقلى و نقلى شناخته شده، و از سوى دیگر منصب وزارت را در دست گاه حكومت به وى واگذار كرده‏ اند، در اوج موقعیت علمى و اجتماعى، به امام خویش اقتدا كرده و در مقابل بدگویان به صبرى شگفت نایل مى‏ شود.

شخصى به او خطاب می كند: اى سگ، و اى سگ زاده! اما او در پاسخ مى‏ گوید: این سخن تو درست نیست، زیرا سگ بر چهار دست و پا راه مى‏ رود و من چنین نیستم، سگ چنگال دارد، شعور ندارد، نمى‏ اندیشد، ولى من چنین نیستم و... (الانوار البهیة، 123)

به راستى چنین شكیبایى و تحملى را جز در پیروان مكتب اهل بیت علیهم السلام نمى‏ توان پیدا كرد.

به رفتار است نه به گفتار

حضرت باقر علیه السلام برخی از یاران خاص خویش را همراه پیامی نزد گروهی از شیعیانش فرستاد و دستور داد که پیام حضرت را این گونه به آنان برسانند:

«به شیعیان ما از سوی ما سلام برسان و آنان را به تقوای خدای بزرگ توصیه کن و سفارش کن که ثروت مندان و توان گرانشان به دیدار و عیادت تهی دستان بروند، تندرستانشان بیمارانشان را عیادت کنند، زندگانشان، در تشییع مردگان حاضر شوند، در خانه‏ ها، به دیدار هم دیگر بروند، چرا که این دیدارها و رفت و آمدهای خانگی، سبب احیا امر ما می‏ شود. خدا رحمت کند کسی را که امر ما را زنده می‏ کند و به بهترین آن عمل می‏ نماید...

به آنان بگو: هرگز به «ولایت» ما نخواهند رسید، جز با ورع و کوشش، حسرت ‏بار ترین حالت در قیامت، از آن کسی است که کارهای نیک را برای مردم توصیف کند، ولی خودش، مخالف آن رفتار کند...» (حیاة الامام الباقر علیه السلام، باقر شریف القرشی، ص 253)

این‏ هاست گوشه‏ ای از رهنمودهای تربیتی و سازنده پیش وای پنجم. بی‏ شک، جامعه اسلامی آن روز به گونه‏ ای بوده و گروه شیعه در شرایطی قرار داشته که کنترل و عنایت خاصی بر رفتار و معاشرت و معیشت و هم دلی و هم بستگی را می‏ طلبیده است، هم پیوندهای انسانی، عاطفی و اخلاقی با مردم، هم پیوندهای اجتماعی و خط‏ گیری و حمایت از رهبری و ولایت. شیعه، آن روز انگشت نما بوده است (امروز هم چنین است). پیروان ائمه علیهم السلام، در آن روزگار، از سوی دشمنان زیر نظر و کنترل بوده‏ اند (هم چون این روزگار). امروز هم تعالیم هدای تگر امام باقر علیه السلام راهنمای ماست.

انس و الفت، هم دلی و هم فکری، تعاون و تعاضد، تعبد و تفقد، باید سر لوحه رفتار پیروان «خط ائمه» قرار گیرد، چه در برخوردهای خودمانی و داخلی، چه در سیاست های بیرونی و با دیگران. جز شیعه کیست که احیاگر مکتب اخلاقی آن بزرگ وارن باشد. این پیام‏ ها که سینه به سینه و دهان به دهان نقل شده است و به ما رسیده است، بار ما را سنگین‏ تر و تکلیف ما را دشوارتر می‏ سازد.

راه امامان «رهرو» می‏ خواهد و خط ائمه علیهم السلام ، پیرو می‏ طلبد.

امروز عمل شیعه هم چون نوری دل های حق جو را روشن می‏ سازد و تشنگان معنویت تشیّع و زلال «خط اهل بیت» را با این خاندان روشنی و پاکی پیوند می‏ دهد.


سفارشی ماندگار

حُسن ختام بحث را بخشی از وصیت نامه حکیمانه آن حضرت به شاگرد بزرگش، جابر جُعفی قرار می‌دهیم:

«و تو را به پنج سخن پند می‌دهم:

1. اگر ستم دیدی، ستم نکن.

2. چون به تو خیانت کردند، جوابشان را با خیانت مده.

3. اگر تو را تکذیب کردند، عصبانی نشو.

4. اگر تو را ستایش و مدح کردند، خوشحال نشو.

5. چون به بدی یاد شدی، بی‌صبری مکن و در گفتار مردم درباره خودت، تامل کن. اگر آن را در خود مشاهده کردی، پس مصیبتِ از چشم خدای بزرگ و توانا افتادن به سببِ برافروختگیِ تو از حقیقت، گران‌تر از آن مصیبت است که بترسی از چشم مردم بیفتی. اما اگر برخلاف گفتار مردم بودی، پس پاداشی است که بدون زحمت صاحب شده‌ای.

آگاه باش که تو دوست دار ما محسوب نخواهی شد تا (آن‌گونه باشی) که اگر همه مردم وطن تو بگویند که مرد بدی هستی، این گفته دلت را نفشارد و چون گفتند تو مرد نیکی هستی، مسرورت نکند؛ ولی خود را بر کتاب خدا عرضه بدار، اگر رهرو راه قرآنی، به راستی که مومن به پیکار با نفس خویش عنایت بسیار دارد تا بر خواسته‌ های نفسش تسلط یابد. زمانی کجیِ نفس را راست کند و به سبب دل بستگی به خدا با خواسته‌های نفسانی به مخالفت برخیزد و زمانی دیگر، نفس او را بر زمین افکند».( تحف العقول، علی بن شعبه حرّانی، ص500)

منابع:

الانوار البهیة.

اعیان الشیعة.

نور الابصار، مازندرانى.

تحف العقول، علی بن شعبه حرّانی.

حیاة الامام الباقر علیه السلام، باقر شریف القرشی.

وبلاگ http://rayatoalhoda.parsiblog

منبع: تبیان
به روز شده: : ۱۳۹۱/۱۱/۱۴ ۲۰:۴۰
چاپ صفحه ارسال به دوستان
برچسب‌ها:  امام  شهادت  شیعه  باقر  العلوم 
 
بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم
ارسال نظر
شرایط نظر*
همه‌ی نظرها نیاز به تایید مدیر سایت دارند
عنوان*
نام*
ایمیل*
وب سایت*
پیام*
کد تایید*
0 + 0 = ?  
نتیجه این عبارت را وارد کنید
حداکثر تعداد تلاش برای ارسال: 10 مرتبه